آپلود عكس

آپلود عکس

آپلود عکس
بایگانی ارديبهشت ۱۳۹۸ :: فایل 200

فایل 200

فایل 200

فایل 200

کلمات کلیدی

فریدون فریور

مبانی نظری ارزیابی عملکرد

ترجمه مقاله مبارزه با فساد

جزوه آموزش هیپنوتیزم و مانیه تیزم

دانلود پاورپوینت EFQM.

پرسشنامه ابراز وجود (گمبریل و ریچی

1975).

تئوریها و عوامل زمینه ساز فرسودگی زناشویی و راه های مقابله با آن.

بررسی ارتباط دو مضمون ترکیب و تخریب در آثار دیوید هاکنی.

دانلود 12 جزوه آموزش هیپنوتیزم و مانیه تیزم

پرسشنامه خوش بینی علمی مدرسه (هوی و همکاران

2008)

پاورپوینت آموزش و پرورش لیبرال

تبلیغات انبوه و نامحدود در تلگرام

پاورپوینت تحلیل مدرسه Burntwood بریتانیا

اختلال اضطراب اجتماعی (فوبی اجتماعی)

کسب در امد با ای نوتی

کسب درآمد عالی با آی نوتی

مکمل چاقی مکارنج

کودک آزاری و ...)

(قربانیان تجاوز جنسی

پاورپوینت بررسی حسابداری صنعتی.

پروژه کارورزی روش کار و تدریس مدارس ابتدایی در ایام کرونا .

نمونه سوالات امتحانی تشریحی پایان ترم ساختمان 1 با پاسخنامه تشریحی .

طراحی سایت پخش زنده با php .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق هیجان خواهی (فصل دوم).

کد متلب مدلسازی کالکتور خورشیدی.

طراحی مجموعه گردشگری با استفاده از الگوی معماری گرگان .

راهنمای فارسی اینورتر اشنایدر ATV71 ( اینورتر درایو اشنایدر) .

پکیج گزارشات و آزمایشات روانشناسی تجربی (36 آزمایش) .

۲۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است


پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران (FFMQ)

پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران (FFMQ) در 6 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc


مشخصات فایل

تعداد صفحات 6
حجم 0 کیلوبایت
فرمت فایل اصلی doc
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی

توضیحات کامل

پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران (FFMQ) در 6 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc


این ابزار یک مقیاس خودسنجی 39 آیتمی است که توسط بائر و همکاران (2006) از طریق تلفیق گویه هایی از پرسشنامه ذهن آگاهی فریبرگ (والاش[2] و همکاران، 2006)، مقیاس هوشیاری و توجه ذهن آگاه (براون و ریان، 2003)، مقیاس ذهن آگاهی کنچوکی (بائر و اسمیت[3]، 2004)، مقیاس تجدیدنظر شده ذهن آگاهی شناختی و عاطفی (کومر[4] و همکاران، 2005) و پرسشنامه ذهن آگاهی سوتامپتون (چادویک[5] و همکاران، 2007) با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی[6] تحول یافته است. بائر (2006) تحلیل عاملی اکتشافی را بر نمونه ای از دانشجویان دانشگاه انجام داد. عامل های بدست آمده این چنین نامگذاری گردید: مشاهده، عمل توأم با هوشاری، غیرقضاوتی بودن به تجربه درونی، توصیف و غیر واکنشی بودن.

عامل مشاهده در برگیرنده توجه به محرک های بیرونی و درونی مانند احساسات، شناخت ها، هیجان ها، صداها و بوها می باشد. توصیف به نامگذاری تجربه های بیرونی با کلمات مربوط می شود، عمل توأم با هوشیاری در برگیرنده عمل کردن با حضور ذهن کامل در هر لحظه است و در تضاد با عمل مکانیکی است که در هنگام وقوع ذهن فرد در جای دیگری است. غیر قضاوتی بودن به تجربه درونی شامل حالت غیر قضاوتی داشتن نسبت به افکار و احساسات است و غیر واکنشی بودن به تجربه درونی اجازه آمد و رفت به افکار و احساسات درونی است بی آنکه فرد در آنها گیر کند. براساس نتایج همسانی درونی عامل ها مناسب بود و ضریب آلفا در گسترهای بین 75/0 (در عامل غیر واکنشی بودن) تا 91/0 (در عامل توصیف) قرار داشت. همبستگی بین عامل ها متوسط و در همه موارد معنی دار بود و در طیفی بین 15/0 تا 34/0 قرار داشت (نئوسر[7]، 2010).

همچنین در مطالعه ای که بر روی اعتباریابی و پایایی این پرسشنامه در ایران انجام گرفت، ضرایب همبستگی آزمون - بازآزمون پرسشنامه FFMQ در نمونه ایرانی بین 57/0=r (مربوط به عامل غیر قضاوتی بودن) و 84/0=r (عامل مشاهده) مشاهده گردید. همچنین ضرایب آلفا در حد قابل قبولی (بین 55/0=α مربوط به عامل غیر واکنشی بودن و 83/0=α مربوط به عامل توصیف) به دست آمد (احمدوند، 1390).


شیوه نمره گذاری

آزمودنی باید در یک مقیاس لیکرت 5 درجه ای از 1 (هرگز) تا 5 (همیشه) میزان موافقت یا مخالفت خود با هر یک از عبارات را بیان کند. دامنه نمرات در این مقیاس 195-39 می باشد. از جمع نمرات هر زیر مقیاس یک نمره کلی به دست می آید که نشان می دهد که هر چه نمره بالاتر باشد ذهن آگاهی هم بیشتر است.

عنوان

همیشه

اغلب

برخی مواقع

بندرت

هرگز

امتیاز

5

4

3

2

1


ردیف

خرده مقیاس

سوالات

تعداد سوال

1

مشاهده

?????????????????????????

8

2

توصیف

32-16-37-2-7-12-22-27

8

3

عمل همراه با آگاهی

????????????????????????

8

4

عدم قضاوت

3-10-14-17-25-30-35-39

8

5

عدم واکنش

???????????????????????

7


* سوالاتی که زیرشان خط کشیده نمره گذاری معکوس دارند و بر طبق جدول زیر عمل می شود:

عنوان

همیشه

اغلب

برخی مواقع

بندرت

هرگز

امتیاز

1

2

3

4

5



[1] . Five fact mindfulness questionnaire

[2] . Walach, J.

[3] . Smith, G. T.

[4] . Kumer, S.M.

[5] . Chadwick, P.

[6] . Factor analyses

[7] . Neuser, N.J.


ویژگی پرسشنامه (بطور خلاصه)


تعداد گویه ها:                   39

تعداد مولفه:                     مولفه دارد (ذکر شده در معرفی پرسشنامه)

روایی و پایایی:                 دارد

نحوه نمره گذاری:             دارد

منبع:                               دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:                         WORD و قابل ویرایش با فرمت doc


توضیحات بیشتر و دانلود



صدور پیش فاکتور، پرداخت آنلاین و دانلود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۲۱
رشید رهاوی


پروپوزال اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش افسردگی و دلزدگی زناشویی

کیفیت رابطه زناشویی هر کس ،نتیجه باورها ،اندیشه ها،رفتار و کردار خویش بوده و به تصمیمات و عملکرد گذشته اش مربوط می شود به عبارت دیگر ،رابطه زناشویی مطلوب یا نا مطلوب هر کسی ،چه از زندگی مشترک راضی باشد و چه ناراضی ،بازتاب باورها ،اندیشه ها وواکنش رفتار از بدو زندگی خویش است و سلامت خانواده منوط به به سلامت روانی افراد و داشتن رابطه های مطلوب با یک

دانلود پروپوزال اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش افسردگی و دلزدگی زناشویی

پروپوزال زناشویی
دلزدگی زناشویی
کاهش افسردگی
افسردگی زناشویی
آموزش مهارت های زندگی
تاثیر آموزش در کاهش افسردگی
کاهش دل زدگی در زناشویی
اثر بخشی آموزش 
پروپوزال
دسته بندی روانشناسی
فرمت فایل docx
حجم فایل 35 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 16

    کیفیت رابطه زناشویی هر کس ،نتیجه باورها ،اندیشه ها،رفتار و کردار خویش بوده و به تصمیمات و عملکرد گذشته اش مربوط می شود .به عبارت دیگر ،رابطه زناشویی مطلوب یا نا مطلوب هر کسی ،چه از زندگی مشترک راضی باشد و چه ناراضی ،بازتاب باورها ،اندیشه ها وواکنش رفتار از بدو زندگی خویش است و سلامت خانواده منوط به به سلامت روانی افراد و داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. سالم سازی اعضای خانواده اثرات مثبتی را در جامعه به دنبال دارد همسر گزینی از نخستین تعهدات عاطفی و قانونی افراد و از تصمیم های مهم زندگی است. با وجود پیامدهای مثبت ازدواج شواهد گویای آن است که زوج ها برای برقراری رابطه و حفظ روابط صمیمی با مشکلات شدید گرفتارند و در بیشتر اوقات به کمک متخصص نیازمندند رایجترین مشکلی که زوجین بیان می کنند کاهش خشنودی و افسردگی در تمام جنبه های زندگی زناشویی است اگر روابط زناشویی سست باشد پایه های خانواده هم سست و لرزان می شود. زوج هایی که خودشان مشکل دارند سخت است که والدین خوبی باشندوقتی زوجین از تب و تاب هیجانات و عواطف دوران اول ازدواج، زمانیکه زندگی را سراسر عشق، پیمان و خوشایند می بینند، بیرون می آیند ممکن است هر حادثه کوچکی منجر به روند تدریجی دلزدگی زناشویی گردد آنگاه انرژی عشق به آزردگی و خشم تبدیل و در نتیجه، منازعات فراوان، انتقادهای مکرر، پناه بردن به سکوت، عدم همراهی عاطفی و لاینحل ماندن مشکلات پدید می آیند. در واقع صمیمیت و عشق به تدریج رنگ می بازند و به همراه آن احساس خستگی عمومی عارض می شود که در شدیدترین وجه، دلزدگی منجر به  فروپاشی رابطه می شود. همسرداری اصولی دارد که نیاز به مهارتهای هر دو نفر دارد و اگر حتی یک نفر از آنها غفلت و یا کوتاهی نماید، زندگی برای هر دو نفر آنها خسته کننده و ناخوشایند می شود. ازدواج باید موجب رشد و شکوفایی زوجین گردد، اما دلزدگی زناشویی باعث می شود زن و شوهرها به رنجهایی در مقابل یکدیگر بدل شوند. دلزدگی زناشویی به علت مجموعه ای از توقعات غیر منطقی و غیر واقع بینانه، گذار از هیجانات و عشق اول ازدواج، بی دقت و بی توجه بودن زوجین نسبت به هم و نیازهای یکدیگر، بیان نکردن احساسات و نیازها به یکدیگر و فراز و نشیب های زندگی بروز می کند. دلزدگی طبق تعریف (و طبق تجربه های اشخاص) از پا افتادن از نظر جسمی، عاطفی و روانی است که از عدم تناسب مزمن بین توقعات و واقعیات ناشی می شود. بنابراین دلزدگی زناشویی دارای نشانه های جسمی، عاطفی و روانی می باشد. به همین دلیل روان شناسان جهت پیشگیری از بیماری های روانی و نابهنجاری های اجتماعی ، آموزش مهارت های زندگی را در سراسر جهان آغاز نموده اند. «آموزش مهارت های زندگی به مجموعه ای از توانایی هایی گفته می شود که زمینه سازگاری رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورد و این توانایی ، فرد را قادر می سازد که ضمن پذیرش مسئولیت های اجتماعی خود ، بدون لطمه زدن به خود و دیگران بتواند به شکل موثری با خواست ، انتظارات و مشکلات روزانه در روابط بین فردی روبرو گردد(کریم زاده و همکاران، 1388) . امروزه آموزش مهارت های زندگی به خانواده در زمینه های مختلف نقش موثری دارد تحقیقات نشان می دهد آموزش مهارت های زندگی می تواند در افزایش لذت و رضایت زناشویی و همچنین در افزایش روحیه افراد نقش موثری داشته باشد.  درواقع آموختن و به کارگیری مهارت های زندگی در احساس فرد از خود و دیگران اثر می گذارد و این موضوع نه تنها باعث افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس خود می شود بلکه احساس کفایت و خود کارآمدی را در زندگی زناشویی به همراه می آورد. ا دانایی وعمل است که بر ذهن خود مدیریت کرده و احساس خود گردانی را تقویت می کند:همه می دانیم که ایجاد هر گونه تغییر دشوار وزمان بر است .هر فرد باید خود را برای داشتن زندگی زناشویی خوب ،تعهد کند و بداند هر نوع تغییر ،از خود او شروع می شود .می دانیم که تغییرات بزرگ از تغییرهای کوچک ایجاد می شوند. زوج های موفق ،دست از خود محوری و بی تفاوتی بر می دارند ،تغییرات را پیش بینی کرده و برآنها مسلط می شوند و به منظور همراه شدن با رابطه های در حال تغییر ،خودشان نیز تغییر می کنند.وقتی زن و شوهر فاقد اطلاعات و مهارت کافی برای زندگی مشترک باشند ،در ایجاد هیجان،صمیمیت وروابط گرم بین خود ،کم آورده و دچار مشکل می شوند ،در طولانی مدت احساسات مثبت شان نسبت به هم ،کاهش یافته ومنفی اندیشی جای مثبت اندیشی را می گیرد و متقاعد می شوند که به آخر خط رسیده اند . باید توجه داشت کسب مهارت‏های لازم و ایجاد عادت‏های مثبت جدید برای ساخت زندگی مشترک، بسیار مفیدند .با کسب مهارت و بالا بردن آگاهی‏هاست که متوجه می‏شویم در زندگی مشترک، بعضی از اختلاف‏ها، قابل حل هستند و برخی غیرقابل حل، تشخیص این دو از هم، به آگاهی و تجربه نیاز دارد. تفاوت‏های غیرقابل تغییر را بپذیرید نه اینکه آنها را تحمل کنید! زوج‏های موفق به جای توجه و تمرکز بر موارد غیر قابل تغییر، به نقاط مثبت همسرشان توجه می‏کنند به ویژه حرف‏ها و کردار همسر را بدون پیش‏داوری، سرزنش و انتقاد و به قصد فهمیدن مورد توجه قرار می‏‏دهند و در مورد اختلاف‏شان، با یکدیگر گفت و گو می‏کنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به یکدیگر داشته باشند نیز ارتباط بین خود را حفظ می‏کنند تا با مذاکره و تبادل افکار، به تفاهم برسند. تأکید می‏ شود، یک زن و یک مرد زمانی می‏توانند به خود، همسر و فرزندان کمک کنند که مهارت و آگاهی‏های خود را در زندگی به درستی بالا ببرند تا بتوانند با برقراری ارتباط موثر، وظایف و مسوولیت خود را به خوبی و به بهترین نحو انجام دهند. 

دانلود پروپوزال اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش افسردگی و دلزدگی زناشویی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۵۷
رشید رهاوی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره کیفیت زندگی کاری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره کیفیت زندگی کاری منابع فارسی و انگلیسی دارد ارجاع و پاورقی استاندارد دارد رفرنس دهی استاندارد دارد کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق گارانتی بازگشت وجه دارد

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره کیفیت زندگی کاری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره کیفیت زندگی کاری
مبانی نظری و پیشینه تحقیق کیفیت زندگی کاری
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره کیفیت زندگی کاری
پیشینه تحقیق کیفیت زندگی کاری
مبانی نظری کیفیت زندگی کاری
تعریف کیفیت زندگی کاری
تاریخچه کیفیت زندگی کاری
دسته بندی روانشناسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24

این فایل فهرست ندارد

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره کیفیت زندگی کاری

خصوصیات محصول:

  • منابع فارسی و انگلیسی دارد.
  • ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
  • رفرنس دهی استاندارد دارد.
  • کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق
  • گارانتی بازگشت وجه دارد.

فرمت : doc

تعداد صفحات : 24

بخشی از متن :

کیفیت زندگی کاری

کیفیت زندگی کاری ابتدا در اروپا و طی دهه پنجاه ابداع شد و بر اساس تحقیقات اریک تریست و همکارانش در دانشکده تاویستاک در زمنیه روابط انسانی در لندن شکل گرفت . تحقیقات یاد شده بعد فنی- انسانی سازمان ها را بررسی و چگونگی روابط بین آنها را ارزیابی کردند که باعث به وجود آمدن سیستم های تکنیکی- اجتماعی مربوط به طراحی شغل شد(نجمی، 1385).

متخصصان اولیه کیفیت زندگی کاری در بریتانیا، ایرلند، نروژ و سوئد طراحی های شغلی را برای هماهنگی هر چه بهتر و منسجم تر کردن کارکنان و تکنولوژی ایجاد کردند. فعالیت کیفیت زندگی کاری آنها عمدتا با مشارکت اتحادیه ها و مدیریت در طراحی کار تدوین شده و باعث به وجود آمدن طراحی هایی از مشاغل شد که برای کارکنان سطوح بالاتر از منزلت(اعتبار شغلی) ،تنوع شغلی و بازخورد اطلاعاتی مربوط به نتایج را به ارمغان می آورد. احتمالا بارزترین مشخصه های کیفیت زندگی کاری پدیدار شدن و توسعه گروه های کاری خود گردان به عنوان شکل جدیدی از طراحی کار بود این گروه ها متشکل از کارکنان با مهارت های متعدد (مهارتهای چند گانه) بـوده است که اطلاعات و استقلال (آزادی) عمل برای طراحی و اداره عملیات شغل خودشان را داشــته اند(قائم پناه، ۱۳۸۰).

کیفیت زندگی کاری طی دهه شصت به ایالات متحده آمریکا رسید و برعکس اروپا نوع کیفیت زندگی کاری پیچیده تر بوده است و به جای روش واحد از شیوه ها و نگرش های متنوعی استفاده شده است. در این زمینه اقدامات بیشگامانه رابرت فورد درباره مشاغل غنی شده در شرکت بست و تلگراف آمریکا منجر به ایجاد و به کارگیری فعالیت های غنی سازی شغل در بخش خصوصی و دولتی شد. هدف عمده در این گونه فعالیت ها توسعه انگیزش کارکنان از طریق ارایه مشاغل چالش بر انگیز بود. یعنی مشاغلی که در سطح بالاتری از منزلت تنوع شغلی و بازخورد اطلاعاتی را در مورد نتایج ارایه می دهد. به تدریج کیفیت زندگی کاری فراتر از مشاغل انفرادی رفت و اشکال گروهی کار و مشخصات محیط کار موثر بر رضایت مندی و بهره وری کارکنان از قبیل سیستم پاداش دهی(نحوه پرداخت حقوق و دستمزد) جریان کار، سبک های مدیریتی و محیط فیزیکی کار را نیز در بر گرفت .چنین توجه گسترده منتج به دامنه وسیع تر در مقایسه با عامل محدود غنی سازی شغلی در مراحل اولیه کیفیت زندگی کاری شد و توجه صرف به تک تک کارکنان را معطوف به گروه های کاری در زمینه وسیع تر قرار داد. از طرف دیگر چنین توسعه ای در برنامه های کیفیت زندگی کاری بعد کارایی سازمان را نیز به آنچه که قبلا بعد اساسی از ابعاد روابط انسانی به شمار می رفت اضافه کرد(شریف زاده، ۱۳۸۷).

اخیرا شیوه بهره وری و کیفیت زندگی کاری به قدری اهمیت و محبوبیت یافته اند که آن را مـــی توان نهضت ایدئولوژیک نامید در این مورد همایش های بین المللی برای مشخص کردن گــــروه های ائتلافی از بین اتحادیه ها و مدیریت برگزار می شود که از آنها از ایده آل های کیفیت زندگی کاری در مورد مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها و مدیریت مشارکتی حمایت شده است.کیفیت زندگی کاری جزء پنج خاستگاه توسعه سازمانی است که عبارتند از: آموزش کارگاهی، بررسی بازخورد و بررسی عملکرد کیفیت زندگی کاری و تحول استراتژیک. نگرش کیفیت زندگی کاری امکانات بیشتری را برای توسعه از طریق پیوستن نیروهایی از نهضت کنترل کیفیت جامع به دست آورده است ایجاد می کند(سلمانی، 1384).

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره کیفیت زندگی کاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۵۶
رشید رهاوی


مقاله طنز و شعر مشروطه

مقاله طنز و شعر مشروطه

دانلود مقاله طنز و شعر مشروطه

طنز و شعر مشروطه
تصنیف
شاعران انقلابی
اهنگ
مردم
زبان ساده
زبان عامیانه
اهنگین
تعریف اجتماعی
اعتراضی
اشکال جدید
عارف قزوینی
نسیم شمال
کنسرت
تهران
عارفنامه
دانلود 
دانلود مقاله
دانلود تحقیق
دانلود پایان نامه
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 13 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 10

*مقاله طنز و شعر مشروطه*

 

 

  ابراهیم نبوی       

 

  برگرفته از: بی بی سی فارسی   

 

 

 

 

  شعر و تصنیف و ترانه یکی از مهم ترین آثار طنزی بود که توسط شاعران انقلابی مشروطه به صورت های مختلف سروده می شد و به دلیل خصوصیت شعر بودن و به آهنگ درآمدن در ابعاد وسیع منتشر می گشت.

اگر بخواهیم دلایلی را برای موفقیت شعر طنز مشروطه در اثرگذاری بر مردم و انقلاب پیدا کنیم، به این خصوصیات می توانیم توجه کنیم:

 

شعر طنز مشروطه، زبانی ساده و عامیانه دارد.

شعر طنز مشروطه معمولا آهنگین است.

شعر طنز مشروطه معمولا تعریف اجتماعی و اعتراضی دارد.

شعر طنز مشروطه معمولا از اشکال جدید و تازه ای استفاده کرده است.

 

گرچه می توان فهرستی بلند از شاعران مشروطه برشمرد، اما شاید آوردن نام افرادی چون عارف قزوینی، سید اشرف الدین قزوینی( نسیم شمال)، میرزاده عشقی، میرزا علی اکبر طاهرزاده صابر(هوپ هوپ)، میرزا علی اکبرخان دهخدا، ایرج میرزا، ملک الشعرای بهار، محاسب الملک، ادیب الممالک فراهانی، مکرم اصفهانی دربرگیرنده بخش اعظم شعرای دوره مشروطه باشد.

 

عارف قزوینی

 

عارف قزوینی از شاعران و تصنیف سرایان دوره مشروطه است که علاوه بر اینکه شاعری بی نظیر بود و شاید بتوان گفت که سرود ملی مشروطه، یعنی « ازخون جوانان وطن لاله دمیده» او بی تردید همواره در زبان و ذهن ملت ایران می ماند، به دلیل آشنایی اش با موسیقی در اجرای کنسرت های میهنی نیز شاخص است.

 

  عارف در قزوین به دنیا آمد، به تهران سفر کرد و همزمان با موج انقلاب مشروطه، به سرودن تصنیف و شعر و ترانه پرداخت. ترانه های عارف بلافاصله پس از اینکه سروده می شدند، مانند بمب در فضای اجتماعی کشور منتشر می شد و تمام ایران از آن خبردار می شد.

 

تصنیف «گریه را به مستی بهانه کردم» را برای اعتراض به دخالت بیگانگان در امور کشور ساخت. و همین باعث شد تا تحت تعقیب قرار بگیرد و بگریزد. وی به دادن کنسرت هایی که بسیار شلوغ می شد و اجرای نمایش هایی که استقبال بسیاری را بوجود می آورد، می پرداخت. شاید همین خطر کردن او بود که باعث شد تا ایرج میرزا، عارفنامه را برایش بسراید و چنین بگوید که:

 

بگو آن عامی عارف نما را

تو این کرم سیاست چیست داری؟

 

که گم کردی تو سوراخ دعا را

چرا پا بر دم افعی گذاری؟

 

 

چه خوش گفتی که هر کس گشت بیدار

چرا پس می خری بر خود خطر را

در ایران می رود آخر سر دار

گذاری زیر پای خویش سر را....

دانلود مقاله طنز و شعر مشروطه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۳۷
رشید رهاوی


مقاله درباب خلاقیت و واژه پردازی در شعر

دانلود مقاله درباب خلاقیت و واژه پردازی در شعر و تعریف و چگونگی واژه پردازی

دانلود مقاله درباب خلاقیت و واژه پردازی در شعر

خلاقیت و واژه پردازی در شعر
خلاقیت در شعر
واژه پردازی
توضیح واژه پردازی در شعر
دانلود
دانلود مقاله
دانلود تحقیق
دانلود پایان نامه
قواعد شعر
چگونگی واژه پردازی در شعر
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 16 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 26

*مقاله درباب خلاقیت و واژه پردازی در شعر*


متن زیر بخش های چهارده و پانزده (Biograehia literania) کالریج را تشکیل می دهد که در سال 1817 چاپ شد.

این بخش ها در مقایسه با قسمت های دیگری که می شد انتخاب کرد ثانیا نسبتا کامل تری از قدرت کالریج به عنوان یک منتقد بر خواننده می گذارد.

حقیقت این است که کالریج در مقام فخیم و شعر والا مرتبه کاملا گم شده است .

او بر آن است که خود را در نثر بشناساند.

ما اینگونه احساس می کنیم که خود منتقد بلند مرتبه تر از هر نقدی است که بر او می شود چه در نوشته هایش و چه در سخنرانی هایش .

بخش برگزیده شده حاضر شاید تلقی شود که در مقایسه با آن چیزی که برای خود کالریج رایج و آشناست تلاش ناکافی و کم است ما آرمان شعری او را بیان کند و آن را با ارجاع به شعر خودش و یا شعر ورد زوشا و شکسپیر توضیح دهد.

آنچه که در مورد شکسپیر می گوید به بهترین سفو ممکن است .

او خود را ارزیابی برد و با یک چشم مضمون را که کاملا در حضور قدرت اوست را می نویسد.

در قسمت های اول این بخش و در واقع غیر مستقیما در تمام قسمتها او مقدمه مشهور و رزوشارا در ذهن خود دارد.

مقدمه ای که در تمام شعرهای کامل ویرایش شده و در نوشته های متوازن و ردزورشا یافت می شود.

این نوشته ها را دکتر گروسارت ویرایش کرده است .

اولین سالی که ؟آقای ورد زورشاه من باهم هایه بودیم ، بحث های ما غالبا در مورزد دو نکته مهم در شعر بود قدرت بر انگیختن حس همدردی خواننده با تبعیت صادقانه از حقیقت طبیعت و قدرت ایجاد علاقه به بداعت با توصیف رنگ های خیالی .

این افسون نا بهنگام که اتفاقات نور و سایه نور مهتاب و غروب آفتاب منظره آشنا و شناخته شده را پراکنده می کندبرای این ظاهر می شود که قابلیت عملی بودن ترکیب این دو را نشان دهد . اینها شعر طبیعت اند.

این تفکر خود پشنهاد می دهد ( به خاطر نمی آورم به کلاسیک از ما ) که یک سری از شعرها ممکن است از دو نوع تشکیل شده باشد . در اولی حوادث و عاملان آن حداقل از قسمت هایی ماوراللطبیعه هستند و تعالی مورد هدف فرار است که ( هر جذابیت علاقه ای تشکیل شود که حقیقت نمایش اینگونه احساسات است ) و به طور طبیعی این گونه موقعیت ها را همراهی می کند و آنها را واقعی فرض می کند. 

دانلود مقاله درباب خلاقیت و واژه پردازی در شعر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۳۷
رشید رهاوی


مقاله بررسی شعر نو (نیمایی)

دانلود تحقیق درباره شعر نو نیمایی و ساختار زبان شعر نو

دانلود مقاله بررسی شعر نو (نیمایی)

مقاله بررسی شعر نو نیمایی
شعر نو نیما
زبان شعر نیما
گذری بر ابهام در شعر نو
اشعار شعر نو
ساختار زبان شعر نو
دانلود
دانلود مقاله
دانلود تحقیق
دانلود پایان نامه
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 14 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 18

*مقاله بررسی شعر نو نیمایی*

 


فهرست:

 

زبان شعر نو( نیمایی)

گذری بر ابهام در شعر نو

ویژگی ها و سویه های مدرن

نوآوری نحوی در شعر نو

داستان پردازی اشعار شعر نو


 

زبان شعر نو( نیمایی)

پیدات زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با یکدیگر وجه اشتراک دارند. در هر دو نحوه ی بیان« واژه» عنصر اساسی و بنیادین است. اصولاً زبان از ترکیب و هم نشینی واژگان در یک ساختار منظم بوجود می آید. لیکن آنچه مرز میان این دو نحوه ی بیان است شکل برخورد گوینده( یا شاعی با واژه برخورد واژه ها با یکدیگر در شعر و کارکرد خاص آنها می باشد. گفته شد« برخورد واژه ها در شعر»  زیرا« اگر میان واژه ها برخوردی نباشد، شعر بوجود نمی آید. شعر از زبان فراتر رفته، قواد آن را در هم می ریزد میان واژگاه جابجایی پیش می آید این، یعنی برخورد واژه ها[1]  که موجد ساختاری به نام شعر است. در زبان گفتار صرفاً یک نشانه ااست به اشیایی آنکه تصویر شوند گفته می شوند. گوینده در زبان گفتار آنها را به نام می خواند بی آنکه نشانی نشان دهد. لیکن در زبان شعر، واژه نام شیء نیست، خودشیء است و شاعر بی آنکه بگوید نشان می دهد و مخاطب بجای آنکه بشوند می بیند. فرانسیس پونژ[2] می گوید:

«  هرگز واژهای را از نزدیک دیده اید؟ واژه ای را بردارید ؟ خوب بچرخانید و به حالتهای مختلف درآورید تا عین مصداق خود شود.» خود پونژ واژه ی « کروش»Croche (= کوزه) را مورد بررسی شاعرانه قرار داد و ادعا کرد که هر صرف این واژه بیانگر جایی از کوره ی گلی است. بعقیده او هیچ واژه ی دیگری رنگ کوزه ندارد. این است جایگاه واژه در شعر.

 آنچه مسلم است این است که شعر هنری زبانی است مثل زبان از عناصری چون واژه و لحن در یک ساختار دقیق ساخته شده و از این نظر نیز از جهات صوری، کاملاً مطنبق با زبان گفتار است. و اگر آن 2 سطح را بنگریم کاملاً یکی شان می یابیم، زیرا هر دو از ابزار و مصالح مشترکی شکل گرفته اند، فقط با نگریستن از دیگرسو، با چشمانی که طور دیگری ببیند، می توان شکاف عمیقی و فاصله میان آن دو نحوه بیان را دریافت. واژه در زبان گفتار یک علامت است و در شعر معنا. ساختار در زبان گفتار- اگر باشد- زائیده ی تصادف با مصالحی ا ز تسامح است؛ و ساختار در شعر، نتیجه ی هوشمندی ب ابزاری از ذوق و زیبایی است؛ و گاه چنان نظام مند که نتوان خشتی را جای خشتی نهاد بی آنکه به معماری زییاشناختی آن آسیبی وارد شود.

مختصر آنکه زبان شعر معانی خاص را ر هم می ریزد تا از مستقیم گویی بگریزد و انتقال دهنده ی معناهایی باشد که در ذهن شاعر به بلوغ رسیده است. و از این نظر،نه تنها با زبان گفتار که با زبان علم نیز که بخاطر دقت و تأکید ناشی از روح علمی و تحقیقی، نافی رمزگویی و تعدد و تنوع معانی است،  متفاوت است.

اساساً فرق علم و کشفیات علمی با تجربه های شعری در این است که تجربه های علمی در شعر ضدترین لحظه ها شکل می گیرند و حال آنکه شاعر در ناخودآگاه ترین لحظه های خود دست به تجربه و کشف می زند. این حقیقت را مولوی به زیبایی گوشزد می کند:

تو مپندار که من شعر به خود می گویم

 

تا که هشیارم و بیدار یک دم نزنم

بی شک زبان چنین فرآورده ای بطور ذاتی تابع احساس ناخودآگاه است. نه تابع قوانین حاکم بر زبان



1- محمد حقوقی، شعر و شاعران، ص 2-341

 

2- محمد تقی غیاثی سبک شناسی ساختار، ص 16

3- Francis Ponge (1899-1988) شاعر فرانسوی

دانلود مقاله بررسی شعر نو (نیمایی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۳۷
رشید رهاوی

موسیقی شعر در غزلیات سنایی

موضوع این پایان نامه با عنوان « موسیقی شعر در غزلیّات سنایی » ، و هدف از این پژوهش ؛ آشنایی با موسیقی شعر در غزلیّات سنایی است و روش کار ، نظری و بر اساس پژوهش کتابخانه ای می باشد ابزار آن کتاب ها و منابع مرتبط با موضوع است

دانلود موسیقی شعر در غزلیات سنایی

موسیقی شعر
غزل
غزلیات
غزلیات سنایی
موسیقی شعر در غزلیات سنایی
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلودجزوه
دانلود تحقیق
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 875 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 318

موسیقی شعر در غزلیّات سنایی

 

چکیده 

موضوع این پایان نامه با عنوان « موسیقی شعر در غزلیّات سنایی » ، و هدف از این پژوهش ؛ آشنایی با  موسیقی شعر در غزلیّات سنایی  است . و روش کار ، نظری و بر اساس پژوهش    کتابخانه ای می باشد . ابزار آن کتاب ها و منابع مرتبط با موضوع است . مطلع هر بیت به جهت تعیین انواع موسیقی در آن ، انتخاب شده است . سپس به تقطیع ،  استخراج اوزان و نام بحرها ، پس از آن به یافتن قافیه ،‌ حدود واصناف و احیاناً عیوب آن و بررسی موسیقی درونی و معنوی در غزلیّات سنایی ، پرداخته شده   است . و در پایان تحلیلی از یافته ها به عمل آمده و جمع بندی ، بیان شده است . با توجّه به بررسی های به عمل آمده ، شاعر در غزلیّاتش از 9 بحر و 50 وزن استفاده کرده است . بالاترین بسامد بحر ها را رمل و کم ترین آن ها را متقارب دارد .  او از 15 زحاف استفاده نموده است ؛ که بیش ترین  آن ها حذف و کم ترین آن ها جدع ، نحر و حذذ است .     بیش تر اوزان غزلیّاتش مزاحف می باشند . بسامد اوزان دوری ،  30 غزل می باشد. از نظر نوع ردیف های به کار رفته در غزلیّات تنوّع زیادی به چشم می خورد ولی  فعل  در درجه ی اوّل قرار دارد . شماره ی  غزل های مردّف او بیش از غزل های بدون ردیف است . تعداد قافیه های مقیّد نیز بیش تر از  قافیه های مطلق می باشد . حدود  قافیه ها بر اساس کاربرد به ترتیب عبارت از : مترادف، متواتر  ، متدارک و متراکب است ؛  متکاوس وجود ندارد  . از نظر موسیقی معنوی بر اساس ابیات بررسی شده به ترتیبِ بسامد تشبیه ، تضاد ،  استعاره ، تناسب ، کنایه و مجاز به کار گرفته شده است که تشبیه بیش ترین و مجاز کم ترین بسامد را داراست . موسیقی درونی نیز به ترتیبِ کاربرد ،     واج آرایی ، جناس و تکرار می باشد . 

 

  فهرست مطالب

 

فصل اوّ ل : کلّیّات تحقیق. . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . .1

مقدّمه . . . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 2

برخی مشکلات تقطیع. . . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 4

علائم اختصاری. . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 5

نکات طرح پیشنهادی . . . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. ..6

فصل دوم : معرّفی سنایی و آثار او.  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  10

نام و نسب حکیم. . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 10

زمان و محلّ ولادت. .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 10

 آغاز شاعری حکیم .  . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 10

دوره های زندگی سنایی. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . . 11

        افسانه ای درباره ی علّت تحوّل سنایی     . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 11

        مسافرت های سنایی. . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . . 12

        مذهب سنایی . . . .. . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . .  12

        ارادت حکیم به شیخ یوسف همدانی    . . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . .  12

        وفات سنایی  . . . .. . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . .  13

        آثار سنایی   . . . . .. . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . .  13

        مضامین در  اشعار سنایی   . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . .   15

        خلّاقیّت در اشعار سنایی    . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . . . 16

         مقام سنایی. . . . .. . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . .  17

         زبان سنایی . . . .. . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . .   17                   

        غزل با جلوه های عرفانی .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .   18  

        سنایی در غزل زهدیّه و قلندریّه  . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .   18  

        پژوهش های انجام شده در مورد سنایی و آثارش. .  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .   19  

فصل سوم : معرّفی غزل  . . . . .. . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . 22

غزل در لغت . . . . .. . . .. . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . 22

        غزل در اصطلاح . . . . .. . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . 22

       غزل نام قالب یا مفهوم آن  . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . 23

       حوزه ی غزل  . . . . .. . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . . .. . . .  . . . 23

        مضامین غزل . . . . .. . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 23

        زبان غزل . . .. . . . .. . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 24

         منشأ غزل. . .. . . . .. . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 24

        غزل در تاریخ ادبیّات   . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 25

        اقسام اصلی غزلیّات فارسی . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  .. . .. . . . . . . 25

         دوره های مختلف غزل . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 25

        سیر غزل  . . .. . . . .. . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 26

فصل چهارم : موسیقی شعر. ... . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 31

         شعر ، رستاخیز کلمات . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 31

         موسیقی  . . .. . . . .. . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 32

         پیوند شعر و موسیقی  . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 33

         انواع موسیقی شعر  .  . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 33

         عروض .  . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 33

         بیت  . . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 34

        مصراع  . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 34

         واج  .. . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 34

         هجا  .. . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 35

ارکان.. . . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 35

سالم و مزاحف   . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 36

       مثمّن و مسدّس و مربّع. . . . .   . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 36

       عروض و ضرب ( عجز ) ، صدر و ابتدا. . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. ... . . . . 37

        تقطیع     . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 37

     مراحل تعیین وزن یک شعر فارسی   . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .  ..  . . .. . . . . . . 38

بحر  . . . . . . . . . . . ..  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . . . 39

        شش دایره ی مشهور بحر های عروضی . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . . . 40  

        ذوبحرین. . . .. . . . . ..  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . . . 41

     وزن     . . .. . . . . ..  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . .  . 41

        تأثیرات وزن  . . . ..  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . .  . 43

    عوامل مؤثّر بر چگونگی حالت وزن   . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . 44

    عوامل تغییر دهنده کیفیت موسیقی در اوزان . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . .  . 45

        اوزان و مفاهیم   ..  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . .  . 46

        اوزان نا مطبوع. . ..  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . .  . 48

        اوزن شفّاف و اوزان کدر   . .  . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . .  . 49

        اوزان خیزابی و اوزان جویباری  . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . .  . 49

        اوزان دوری    . ..  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . .  . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . .  . 49

        قافیه. . . . . ..  . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . .. . . . .  . 50

        نقش های قافیه . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . .. . . . . . . . . .. . . . .  . 51

        حروف قافیه .. . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . .. . . . . . . . . .. . . . .  . 51

        حرکات قافیه.. . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . .. . . . . . . . . .. . . . .  . 52

    عیوب قافیه  .. . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . .. . . . . . . . . .. . . . .  . 52

اصناف و انواع قافیه .. . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . .. . . . . . . . . 53

   حدود قافیه. . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. . . .. . . . . . . . . 53

        انواع قافیه ها از نظر جایگاه . . . . . . .. . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. . . .. . . . . . . . . 54

        انواع قافیه های هنری  . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. . . .. . . . . . . . . 54

        قافیه های مردّف . . . . . . . . . . . . . ... . . . . .. . . . . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. . . .. . . . . . . . . 55

        ردیف . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. . . .. .. . . . . . . . . . . 55

       علّت توجّه ایرانیان به ردیف . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. . . .. .. . . . . . . .. . . . . 56

       عوامل مهم در پیدایش ردیف در شعر فارسی . . . . . . . . . . . ...  . . . . . . . .. . . .. .. . . . . . . .. . . . . 56

       سود های ردیف  . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. . . .. .. . . . . . . . . . . 57

       زیان های ردیف . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . .. .. . . . . . . . . . . 57

        ردیف بدون قافیه . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . .. .. . . . . . . . . . . 57

        حاجب . . . . . . . .  .. . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . .. .. . . . . . . . . . . 58

فصل پنجم : موسیقی شعر در غزلیّات سنایی  . .. . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . .. .. . . . . . . . . . . 60

1-  رمل. . . .. . . . . . . .  .. . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . .. .. . . . . . . 60

     1-1- رمل مثمّن محذوف  . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . . . . . . . 60  

            1- 2-  رمل مثمّن مقصور  . . . . . . . . . ... . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . .   . .. . 90  

                    1-3- رمل مثمّن مقصور عروض محذوف ضرب  . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . .. .. . .  . 111  

    1-4- رمل مثمّن مخبون محذوف .. .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. . 111  

    1- 5 - رمل مثمّن مخبون محذوف سالم صدر و ابتدا  . . . . . . .. . . . . . . . ..  .  . . ..  . 112  

                    1- 6 - رمل مثمّن مخبون مقصور . .. .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . .  . .. . 115  

             1- 7 - رمل مثمّن مخبون مقصورعروض اصلم مسبّغ ضرب ..  . . . . .. .. . .. . . . .. . 116    

             1- 8 - رمل مثمّن مخبون اصلم .  . .. .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . .. . . . .. . 117  

     1-9 - رمل مسدّس محذوف . .. . .. .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  .. . . . .. . 118  

     1- 10 - رمل مسدّس مقصور  .. .. . .. .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. . . . .. . 127  

       1- 11 - رمل مسدّس مخبون محذوف . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. . . . .. . 133  

       1- 12 - رمل مسدّس مخبون اصلم مسبّغ عروض مقصور ضرب.  . . . . . . . . . .. . 134  

2- هزج .. .. . .. .. . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . .  . .. . . . .. .135

                    2-1 -هزج مثمّن سالم.. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . .  . .. .. . .. . . . .. .135

2- 2- هزج مثمّن مسبّغ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . .. . . ..  . . . ..  . . .146

                    2- 3- هزج مثمّن اخرب. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  .. . . . . .147

    2- 4- هزج مثمّن مکفوف مقصور. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . .  .. . .. . .. . . 152

    2- 5 - هزج مثمّن اخرب محذوف. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . .  .. . .. .. . . . 153 

    2- 6- هزج مثمّن اخرب مقصور  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. . .. 154 

    2- 7- هزج مثمّن اخرب مکفوف محذوف   . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . . .. 154   

    2- 8 - هزج مثمّن اخرب مکفوف مقصور  . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . . . .. 166  

    2- 9 - هزج مسدّس محذوف  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  ... . . .. 173 

    2- 10- هزج مسدّس مقصور  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . .. . . .. 178 

    2- 11- هزج مسدّس اخرب مقبوض صحیح عروض و ضرب . . . . . . ..  . . . .. . . .. 180   

    2- 12 - هزج مسدّس اخرب مقبوض محذوف . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. .. .. . . .. 182   

            2- 13 - هزج مسدّس اخرب مقبوض مقصور  . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..   .. . .  .  193   

3- خفیف ... . .. .. . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. . . . ..05 2

    3- 1- خفیف مسدّس مخبون. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . .. . ..05 2

    3- 2- خفیف مسدّس مخبون محذوف. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. . .05 2 

    3-3- خفیف مسدّس مخبون مقصور   . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . . . . .09 2 

    3- 4 - خفیف مسدّس مخبون اصلم . .  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . . .11 2 

    3- 5- خفیف مسدّس مخبون اصلم مسبّغ. . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  .. . . . 216 

4- مضارع... . .. .. . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. . . ..  223

4- 1- مضارع مثمّن اخرب  .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . .. .. .. 223  

    4-2- مضارع مثمّن اخرب مکفوف محذوف.  . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . .. . .. . .. ..227  

    4- 3- مضارع مثمّن اخرب مکفوف مقصور  .  . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . .. . .. . .. ..230  

5- منسرح... . .. .. . . . . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  .  . . .. . . . ..  235

5- 1- منسرح مثمّن مطوی مکشوف. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . .. .. . .. . . . ..   235 

    5- 2- منسرح مثمّن مطوی مجدوع  .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . . . ..  238

    5- 3- منسرح مثمّن مطوی موقوف .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. ..  238  

                     5- 4- منسرح مثمّن مطوی منحور .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. ..  241  

6- رجز. . . . . . . .. . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. . ..  .. . 242    

6- 1- رجز مثمّن سالم . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. ...  242  

6- 2- رجز مثمّن مذال . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . ...   ..  244      

6- 3- رجز مثمّن سالم عروض مذال ضرب . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . ...   ..  248      

6- 4- رجز مثمّن مطوی احذّ مقصور  . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . .. . . . . . ..  . . . .. .. ..  248      

7- مجتث . . . . . .. . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. . ..  . .  250  

7-1 - مجتث مثمّن مخبون ..  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. ..  250   

7-2 - مجتث مثمّن مخبون اصلم . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. ...  250      

7-3- مجتث مثمّن مخبون محذوف. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. . ..  251   

7- 4- مجتث مثمّن مخبون مقصور. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. .  252       

7- 5- مجتث مثمّن مخبون اصلم مسبّغ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  ...  253    

8- سریع . . . . . .. . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. . ..  . .   255     

8- 1 - سریع مسدّس مطوی مکشوف  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . . . . . . . ..  . . . .. ...   255    

8- 2- سریع مسدّس مطوی موقوف  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ... . . . . . . . ..  . . . .. .. ...  256    

9- متقارب   . . . .. . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. . ..  . . 259  

9-1 متقارب مثمّن سالم   . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. . ..  . 259  

9- 2 - متقارب مثمّن محذوف . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . .. ....  260     

فصل ششم : نتیجه گیری . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. . ..  . . .   ..  262     

            جدول بحر ها و اوزان کاربردی در غزلیّات . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. . ..  . . .   ..  264     

             نمودارستونی بحرها  . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . .. .. . ..  . . .   ..  269     

             نمودار دایره ای درصد بحرها. . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . ..  .. . ..  . . .   ..  270       

            نمودار ستونی انواع ردیف ها . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . ..  .. . .. .  271       

            نمودار دایره ای درصد غزل های مردّف و بدون ردیف  . . . . . ..  . . . ..  .. . ..  . . .   ..  273       

            نمودار ستونی حدود قافیه ها . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . ..  .. . ..  . . .   ..  274       

            نمودار دایره ای درصد حدود قافیه ها . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . ..  .. . ..  . . .   ..  275       

            نمودار ستونی زحافات . . . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . ..  .. . ..  . . .   ..  276       

            نمودار دایره ای درصد زحافات . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . ..  .. . ..  . . .   ..  277       

            نمودار دایره ای درصد قافیه های مقیّد و مطلق . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . ... ...  278                   

نمودار دایره ای درصد اوزان سالم و ناسالم . .... . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . ... ...  279                   

نمودار ستونی موسیقی درونی. . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . ..  .. . ..  . . ..  280        

            نمودار ستونی موسیقی معنوی. . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . ..  .. . ..  . . ..  281        

منابع و مآخذ . . .. . . . . . . . . . . .  . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . ..  .. . ..  . . .   ..  282       

        چکیده ی انگلیسی . . . . . . . . . .  . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . .  . .. . . . . . . . ..  . . . ..  .. . ..  . . . ..  287    

 

دانلود موسیقی شعر در غزلیات سنایی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۳۶
رشید رهاوی


زندگی دکتر قیصر امین پور و تحولات اجتماعی در سه دهه شعر ایشان

تحقیقات انجام شده درباره ی دکتر قیصر امین پور آن اندازه حائز اهمیّت است که در ثبت وقایع اجتماعی و تاریخی سهم بزرگی را بر عهده می گیرد و تعهّدات شاعر را در موارد اشعار دفاع مقدّس و اشعار آیینی به اثبات می رساند

دانلود زندگی دکتر قیصر امین پور و تحولات اجتماعی در سه دهه شعر ایشان

زندگی 
دکتر قیصر امین پور
تحوّلات اجتماعی
سه دهه ی شعر ایشان
پروژه
پژوهش
مقاله
جزوه
تحقیق
دانلود پروژه
دانلود پژوهش
دانلود مقاله
دانلودجزوه
دانلود تحقیق
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 366 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 137

زندگی دکتر قیصر امین پور و تحوّلات اجتماعی در سه دهه ی شعر ایشان

 

 

پیوست ها 

چکیده ی انگلیسی پایان نامه 

 

چکیده

این مجموعه شامل مطالبی پیرامون زندگی دکتر قیصر امین پور و تحوّلات اجتماعی در سه دهه ی شعر ایشان ( 1364-1357 ) ، ( 1375-1364 ) ، ( 1385-1380 ) مورد بحث و برّرسی قرار گرفته است هدف از این تحقیق : شناخت افکار ایدئولوژیکی شاعر ، آشنایی با تعهّدات اخلاقی و اجتماعی ، مردم گرایی و انسان گرایی شاعر ، احتراز شاعر از گروه ها و دسته های دوره ای شناخت ، شخصیّت علمی و آکادمیک ایشان به عنوان استاد دانشگاه و نگاهی به بُعد روان شناسی شاعر در سرودن هر اثر می باشد .

روش تحقیق برای رسیدن به هدف مورد نظر ، گردآوری فیش ، مطالعات کتابخانه ای و کاربرد اینترنت همراه با روش توصیف و کاربرد می باشد .

طبق تحقیقات انجام شده قیصر شاعری هم درد است که از میان توده ی مردم ظهور می کند امّا هیچگاه توده ای نمی شود . قدرت اعتراض و شکایت شاعر و شیوه ی روایی گری او در رساندن اخبار جنگ                  شایسته ی تحسین است .

او خود فرزند جنگ بود و تنها دیده ها را می سُرود نه شنیده ها را .

او از ابتدا شاعر انقلاب و دفاع مقدّس بود و در میانه ی عمر تبدیل به شاعری از جنس مردم گشت و سرانجام به دنبال خویشتن خویش می گشت تا نیمه ی پنهای خویش را کشف و جوابی برای سؤال های فلسفی خویش بیاید و سرانجام از دور ، دستی بر آتش رساند و عارفی عاشق گونه در لباس عرفانی ظاهر شد . او بی تفاوت بود ، بی تفاوت به زر و زور ، بی تفاوت به ریاکاری و نمایش مردم و بی تفاوت به خودش .          آن زمان که خود را شناخت خود را به خدایش باخت و با هجرت از این دنیا ساخت .

 مقدّمه

به نام آن خدائی که شعور را در وجود انسان نهاد تا گوهر شعر را بیابد و آویزه ی وجود خویش نماید . هر آینه شعر و شاعری در میان جوامع مختلف مایه ی آرامش روح و روان است تا آنجا که شعرا را دنباله رو انبیاء معرّفی نموده اند .

اینک نیز با استعانت از خداوند متعال ، دستی از آستین بیرون آورده و گذری بر کوچه های شعر معاصر زده ایم ، کوچه هایی که چندی است با آب و جاروی احساسات و عواطف آراستگی خاصّی پیدا کرده است .

یکی از آراستگان ادبیّات معاصر دکتر قیصر امین پور است که سرآمد شاعران معاصر و نماینده ی ادبیّات دفاع مقدّس است در این کتاب سعی بر این است طبق ضرورت، چشم اندازی بر زیبایی شناسی ،                 روان شناسی ، جنبه های اخلاقی و اجتماعی شعر داشته باشیم تا پاسخی باشد برای نیازمندان شعر و ادب تا طَرفی بربندند و در راه نمانند .

به امید آن روز

  

طرحنامه ی تحقیق

الف ) اهمیّت تحقیق

تحقیقات انجام شده درباره ی دکتر قیصر امین پور آن اندازه حائز اهمیّت است که در ثبت وقایع اجتماعی و تاریخی سهم بزرگی را بر عهده می گیرد و تعهّدات شاعر را در موارد اشعار دفاع مقدّس و اشعار آیینی به اثبات می رساند و کمکی است برای دانش جویانی که در رشته ادبیّات به تدریس مشغولند تا شاید فضای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی شاعر را بهتر درک کرده ودانش آموزان نیز با این شاعر شهیر که کم و بیش در کتب دبیرستانی معرّفی می شود آشنایی لازم را پیدا نمایند و به درک بیشتر مضامین و محتوای شعری این شاعر پی ببرند .

 

ب ) هدف از تحقیق

شعر و ادبیّات از دیرباز در ممالک شرقی از اهمیّت والایی برخوردار بوده است امّآ آن شاعری ماندگار است که افکار والایی داشته باشد و برای دفاع از میهن و آرمان های اسلامی ، مایه گذاشته باشد . برخلاف اعتقادات گروهی از روشنفکران که قیصر را جزو گروههای خاصّی معرّفی کرده بودند ، با این تحقیق گرد و غبار این اتّهامات از دامن این شاعر پاک می گردد و مردمی تر نمود پیدا می کند .

زیرا او هم شاعر کودکان و نوجوانان است ، هم شاعر ولایی و آیینی و هم شاعر جبهه و جنگ بنابراین یکی از ماندگارترین چهره های شعر و ادبیّات معاصر می باشد .

 

ج ) روش شناسی تحقیق :

 روش تحقیق بر اساس : گردآوری فیش های اطّلاعاتی از منابع و مآخذ ، مجلّات علمی استفاده از کتابخانه ها ، کمک از اینترنت و بانک های اطّلاعاتی و درآخر روش توصیفی و کاربردی              می باشد .

 

د ) پیشینه ی تحقیق :

 تا آن جا که اطّلاعات و معلومات من اجازه می دهد این مقوله با کم و کیف و شیوه های خاصّی که در پیش گرفته شده است سابقه ندارد . هر چند مقاله های مختلفی درست بعد از درگذشت مرحوم قیصر امین پور ارائه شد امّا هر یک به بُعدی از ابعاد شخصیّتی ، افکاری ، محتوایی و فرمالیستی شعر او پرداخته بودند و همین اواخر دانشجوی مصری ، خانم امیره عبدالحکیم مصطفی ، عنوان پایان نامه ی خود را « جمالیّات الاداء الغوی فی شعر قیصر امین پور » و ترجمه المجموعه الشعریه ( یا نگاهی به گل ها همه آفتاب گردانند ) انتخاب کرده است که در دانشگاه منوفیه مصر مراحل پایانی تدوین را           می گذراند .

در ضمن رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مصر اخیراً در حال تمهید مقدّمات سفر علمی برای نویسنده ی این پایان نامه به ایران بودند تا از نزدیک با شخصیّت ادبی این شاعر گرانمایه و آثار ادبی او آشنا شود و بر غنای علمی رساله اش بیفزاید امّا متأسّفانه با در گذشت دکتر قیصر امین پور ، این نویسنده باید در آثار گرانقدر ایشان تفحّص نماید .

یکی دیگر از پژوهندگان این موضوع دانشجویی به نام شایسته دستخط گشتی می باشد که بر روی عنوان« اصالت زیبایی شناسی در اشعار قیصر » در مهر ماه 1383 کار کرده است امّا تا کنون بر روی جنبه های مختلف این شاعر تحقیقی صورت نگرفته است .

 

 

 

 

نقد چیست ؟

 نقد در نزد قدما با آن چه امروزه از آن استنباط می شود متفاوت است . در نزد قدما مراد از نقد معمولاً این بوده است که معایب اثری را بیان کنند و مثلاً در این که الفاظ آن چه وضعی دارند یا معنی آن بر گرفته از اثر دیگری است و به طور کلی از فراز و فرود لفط و معنی سخن می گفتند و این معنی از خود لغت نقد فهمیده می شود زیرا نقد جدا کردن سره از ناسره است . توضیح این که در ایّام باستان کلّاً دو نوع پول بود . پول نقره ( درم ) و پول طلا ( دینار ) گاهی در دنیا تقلّب می کردند و به آن مس می آمیختند و در این صورت عیار طلا پایین می آمد . در روزهای نخست تشخیص مس مخروج با طلا با چشم میسّر نبود . البتّه بعد از گذشت مدّتی ، مس اندک اندک سیاه می شد 1 چنان که حافظ فرموده است :

خوش بود گر محک تجربه آید به میان                       تا سیه روی شود هر که در اوغِش باشد

به سکّه ی تقلبی زر مغشوش و ناسره و امثال این می گفتند . چنانکه حافظ فرموده است :

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد                         آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

لذا در معامله های کلان ، زر را به صرّاف عرضه می کردند تا درجه ی خلوص زر را مشخص کند . در بازار صرّاف با محکی که به سکّه می زد درستی یا نادرستی آن را مشخص می کرد و عیار آن را             می سنجید . لذا در مقام تشبیه آثار ادبی را هم به طلا مانند کرده اند که ممکن است مغشوش باشد و نقّاد آن خالصی ها را با محک نقد ادبی مشخص می کند . بدین ترتیب چنان که اشاره شد کار منتقدان باستان بیشتر نشان دادن نقاط ضعف بوده است . جامی در سجه الابرار به منتقدان می گوید :

 

 

عیب جویی هنر خَود کردی                عیب نادیده یکی صد کردی

گاه بر راست کشی خط گزاف              گاه بر وزن زنی طعن رخاف

گاه بر قافیه کان معلول است                گاه بر لفظ که نامقبول است

گاه نابرده سوی معنی پی                             خرده گیری ز تعصّب بروی

در غرب باستان هم چنین بوده است «  فرهنگ وبستر »ذیلِ «criticism» می نویسد عمل نقّادی که معمولاً عیب جویی است . جالب این است که این واژه نیز در ارتباط criterion ( از اصل یونانی krinein به معنی سنجش است ) که به معنی محک است اما در دوران جدید نقد نقاط قوّت مطرح است . لذا منتقد ادبی می کوشد با تجزیه و تحلیل آن اثر ادبی ، اولّاً ساختار و معنی آن را برای خوانندگان روشن کنند و ثانیاً قوانینی را که باعث اعتلای آن اثر ادبی شده است توضیح دهد . لذا نقد ادبی از یک سو به کار گرفتن قوانین ادبی در توضیح اثر ادبی است و از سوی دیگر کشف آیین های تازه ی ممتازی است که در آن اثر مستقر است . (الیوت) نقد شناس معروف در مقاله ی سنّت و استعداد فردی می گوید : قوانین ادبی مجموعه ی بسته ای نیستند و تعبیر و تفسیر ما از آثار کهن ، مدام آن ها را دگرگون           می کند . 2

نقد ادبی کاری خلّاق است و گاه منتقد ادبی به اندازه ی صاحب اثر باید دارای ذوق و خلّاقیت باشد در حالی که نویسنده و شاعر ضرورتاً اهل فضل و آشنا به همه ی فوت و فن های علوم ادبی نیست حال آن که منتقد ادبی باید دقیقاً به علوم ادبی آشنا باشد تا از آن ها به عنوان ابزاری در تجزیه و تحلیل عوامل علّو آن اثر ادبی بهره گیرد .بدین ترتیب می توان به اهمیّت نقد ادبی در گسترش ادبیات و متعلّقات آن پی برد زیرا با نقد ادبی اوّلاً همواره ادبیات و علوم ادبی متحوّل و زنده می ماند زیرا منتقد در بررسی آثار والا از آن بخش از ابزارهای ادبی استفاده می کند که کار آمد است و خود به خود برخی از ابزارهای علمی و فنّی فرسوده از دور خارج می شوند و ثانیاً با بررسی آثار والا معاییر و ابزارهای جدیدی را کشف می کند و به ادبیّات کشور خود ارزانی می دارد . خوانندگان به کمک منتقدان ادبی معاییری به دست می آورند که آثار والا را بشناسند و بدین ترتیب به آثار سطحی وقعی ننهند و این باعث می شود که جریان فرهنگی و هنری و ادبی در مسیر درست خود حرکت کنند و صاحبان رأی و اندیشه و ذوق و نبوغ ، مقام           شایسته ی خود را باز یابند .

منتقد در تجزیه و تحلیل های خود علل برجستگی این آثار را برای مردم توضیح می دهد و در این صورت گویی غیر مستقیم به مردم می فهماند که چه آثاری فاقد ارزشند .

در کشورهایی که نقد ادبی رواج و اهمیّت بیشتری دارد ، وضع نویسنده و شاعر و نشر و مطبوعات و جریانات فرهنگی معمولاً بسامان است و معمولاً حق به حقدار می رسد و متعلّقات فرهنگی کمتر مجال سوء استفاده می یابند .

امروزه نقد ادبی چنان به سرعت در حال تغییر است که هر آینه بیم آن می رود که جای و نام خود را به نظام دیگری به نام « نظریه های ادبی » بدهد .

درباره ی نقد ادبی آن قدر سخن گفته اند که امروزه یکی از شاخه های مطالعات ادبی ، نقد شناسی و بحث در مورد خود نقد است . بنابراین می توان از نقد ادبی با توجه به تاریخچه اش انتظارات متعددی داشت : عیب اثری را گفتن ، اثری را وصف کردن ، تجزیه و تحلیل ادبی ، دیگر گونه خواندن اثری ، تأثیر خود را از اثری بیان کردن ، این انتظارات اوّلاً در هر دوره ای فرق می کند و ثانیاً بستگی به فلسفه یا سلیقه ی منتقد دارد .

مثلاً « میشل فوکو » در مقاله ی معروف « مؤلف چیست ؟ » نقد را چنین تعریف می کند :

« کار نقد ، آشکار ساختن مناسبات اثر با مؤلف نیست و نیز قصد ندارد تا از راه متون ، اندیشه یا تجربه ای را باز سازی کند بلکه می خواهد اثر را در ساختار ، معماری ، شکل ذوقی و بازی مناسبات درونی اش تحلیل کند.3

در این جا ، مسئله ای پیش می آید : اثر چیست ؟

نقد متغیّر ادبی انواعی دارد . کلام ادبی شبکه ای از روابط معنایی و لفظی بین کلمات و جملات است چه آگاهانه به وجود آمده باشد و چه ناآگاهانه . تفسیر ادبی در معنای قدیم توضیح این روابط لفظی و معنایی بین کلمات و جملات است امّا تفسیر ادبی جدید ( با عنایت به ساختار شکلی ) از هم گسیختن این روابط و ایجاد روابط دیگری است . لذا یک بار متن از حالت انجماد و تشکّل خارج و سیّال و ذوب  می شود و بار دیگر دوباره شکل می گیرد و منجمد می شود این شکل دوم که فهم دیگری است ممکن است با فهم اوّل یعنی تشکّلی که نویسنده ایجاد کرده است متفاوت باشد .

 

نقد ادبی

تعریف نقد : نقد در لغت به معنی « جدا کردن دینار و درهم سره از ناسره و تمیز دادن خوب از بد و بِهین چیزی برگزیدن است .

در اصطلاح ادب ، تشخیص محاسن و معایب سخن و نشان دادن بد و خوب اثر ادبی است .

اهمیّت و فایده ی نقد ادبی 

1- نقد ادبی امکان درک نکته های بدیع و لطیف آثار را فراهم می کند در نتیجه خواننده می تواند از مطالعه ی آثار ادبی بهره و لذّت ببرد .

2- ارزش واقعی آثار ادبی را آشکار می کند و مشخص می کند که رعایت چه قواعد و اصولی سبب شده تا اثری مورد قبول واقع شود و یا وجود چه عواملی سبب شده تا اثری مورد بی اعتنایی قرار گیرد .

3- نقد ادبی مانع از آن می شود که گزافه گویان و مدّعیان دروغین بتوانند آثار بی ارزش خود را به جویندگان و طالبان هنر عرضه کنند .

4- نقد ادبی ، وقتی مفید خواهد بود و ارزش و اهمیّت دارد که دور از شایبه ی اغراض باشد .

5- نقد ادبی ، گذشته از این که سازنده و دارای اهمّیت فراوان است گاهی خود نوعی آفرینش هنری نیز محسوب می شود 4.

حدود و امکان نقد ادبی 

نقد ادبی ، بررسی همه جانبه و کامل یک اثر ادبی است . گذشته از این اکتفا کردن به شکل ظاهری اثر یعنی توجه به نقد لغوی کافی نیست و منتقد می باید به بحث در باب جوهر و معنی و مضمون یک اثر ادبی نیز بپردازد ( نقد معنی ) و هدف و غرض خاص شاعر یا نویسنده را بازگو کند .

اغلب مردم ذوق را ملاک سنجش آثار ادبی دانسته اند و به همین دلیل است که غالباً در میان مردم در تعیین بهترین شاعر یا نویسنده اختلاف هست .

- منتقد باید با دید و وجدان علمی و دور از هر نظر شخصی و با میزان های منطقی و علمی به کار نقد و نقّادی بپردازد .

کامل ترین نوع نقد آن است که بر کامل ترین شناخت و جامع ترین دیده ها مبتنی باشد .

انواع نقد :5 

نقد ظاهری : نقدهایی که مربوط به شکل ظاهر و صورت های عینی یک اثر ادبی است مثل :           نقد لغوی ، نقد فنی ، نقد زیبایی شناسی .

نقد لغوی : برّرسی و ارزیابی کاربرد زبان و اصول و قواعد آن در یک اثر ادبی و مربوط به همه ی آثار ادبی است چه نظم و چه نثر .

نقد فنی : برّرسی و چگونگی کاربرد فنون بلاغی در شعر و نثر و میزان ارزش و اعتبار آن هاست .

نقد زیبایی شناسی : برّرسی جوهر هنر به دور از محتوای خاص آن است . ریشه و اساس این شیوه را در اروپا می توان در نظریه های « کالبریج » انگلیسی و « ادگار آلن پو » آمریکایی باید جستجو کرد .

نقد معنایی : نقدهایی که با محتوا و درون مایه اثر ادبی ارتباط دارد . مانند نقد اخلاقی ، نقد تاریخی ، نقد اجتماعی ، نقد روان شناسی .

نقد اخلاقی : که در آن ارزش های اخلاقی را اصل و ملاک نقّادی شمرده اند شاید از قدیمی ترین شیوه های نقد ادبی است . افلاطون در شعر و درام به تأثیر اخلاقی و اجتماعی اثر توجه می کند . ارسطو نیز معتقد است که هدف شعر ، خاصه تراژدی باید تصفیه و تزکیه ی نفس باشد . در اروپا ، اهل کلیسا در قرون وسطی شعر را به واسطه ی آنکه در خدمت اخلاق نبوده است غذای شیطان و مایه فساد و ظلالت می دانند .

نقد اجتماعی : عبارت است از نشان دادن ارتباط ادبیات با جامعه و تأثیر جامعه در ادبیّات و همچنین تأثیر ادبیات بر جامعه « میپولیت تن » از منتقدان مشهور نقد اجتماعی است و ادبیات را محصول سه عامل می داند : 1- زمان 2- محیط اجتماعی 3- نژاد .6

آثار شاعران زیر را می توان با شیوه ی نقد اجتماعی نقد کرد . فردوسی ، مولوی ، سنایی ، عطار که هر کدام به طرح مشکلات اجتماعی و اخلاقی زمان خود پرداخته اند .

نقد اجتماعی در دوره ی بیداری یعنی از اوان مشروطیت چه در شعر و چه در نثر رواج می یابد از شاعران و نویسندگان معروف این دوره می توان به ادیب الممالک فراهانی ، علّامه دهخدا ، ملک الشعرای بهار ، زین العابدین مراغه ای و ... اشاره کرد امروزه غالباً شعر و داستان و نمایش نامه را از دیدگاه نقد اجتماعی مورد برّرسی قرار می دهند و آن را از معتبرترین انواع نقد به شمار می آورند .

 

نقد ادبی ایران و جهان

سقراط نخستین منتقد ادبی است که اندیشه هایی از او در عرصه ی نقد ادبی به صورت مکتوب            به جا مانده است . البته همانند سایر اندیشه های فلسفی و حکیمانه ی سقراط اندیشه های او در زمینه ی نقد ادبی نیز به صورت مستقیم بلکه از طریق آثار افلاطون و تنگاتنگ در هم آمیخته و با افکار و اندیشه های او به ما رسیده است و برای ما به یادگار مانده است .

سه رساله ی دفاع سقراط ( آپولوژی ) ، عشق و زیبایی ( فاید روس ) و هنر راوی ( ایون ) مهم ترین آثار در زمینه ی نقد آرای ادبی و نقد آمیز سقراط هستند .

در رساله ی (آپولوژی) که شرح و دفاعیات سقراط در دادگاهی است که او را به مرگ محکوم کرد از قول سقراط چنین می خوانیم :

« پس از آن که از آزمودن مردان سیاسی فراغت یافتم به شاعران روی آوردم تا برخود روشن کنم که من از آنان نادان ترم . از اشعارشان قطعه هایی برگزیدم که با کوشش فراوان ساخته بودند و بهترین آثارشان به شمار می رفت خواستم تا معنی این شعرها را توضیح دهند تامن نیز چیزی بیاموزم . شرم دارم پاسخ آنان را بازگو کنم . همین قدر می گویم که همه ی حاضران بهتر از خود شاعر درباره ی آن شعرها سخن گفتند . بدین سان دریافتم که شاعران در شعر سرورن از دانایی مایه نمی گیرند بلکه آثارشان زاده ی استعداد طبیعی و جذبه ای است که گاه به گاه به آنان روی می آورد . درست مانند پیشگویان و سرودخوانان پرستشگاه ها ، که سخنان زیبا به زبان می آورند . بی آنکه معنی گفته های خود را بدانند . گذشته از این ، بدین نکته نیز پی بردم که شاعران چون شعر می سرایند ، گمان می برند که همه چیز را می دانند و حال آنکه هیچ چیز نمی دانند . 7

از این گفته ی منسوب به سقراط چنین بر می آید که اولین نیروی فهم ، نقد ، تفسیر شعر ، و         قریحه ی آفرینش شعر و به نظم در آوردن کلام ، تفاوت اساسی قائل بوده و بر این عقیده بوده که منتقد شعر می تواند از سراینده ی آن ، شعر را بهتر درک و نقد و تفسیر کند . و به دلیل اهمیّت تاریخی این نظر ، باید آن را سرچشمه و منشأ نقد ادبی در تاریخ ادبیات جهان دانست .

در یک نگاه کلّی باید گفت که از دید سقراط ، شعر و ادبیات حاصل نوعی حالت جذبه ، وجد ، خلسه و از خویش بی خویشی است . در چنین لحظاتی است که سروش غیبی شعر و تخیّلات شاعرانه را به شاعر ، سخنور ، یا ادیب که در حالت ناهشیاری بیدار – خواب است . گویی دارد در بیدرای رؤیا می بیند ، الهام می کند و او در دریافت این حالات و آفات ، اختیاری از خود ندارد . از این دیدگاه سقراط شاعری را نوعی دیوانگی و جنون می پندارد .

( البتّه جنونی شریف که هدیه ی خدایان به انسان است ) 8

به نظر سقراط شعر و سخنوری و نقّادی را نباید با لفاظّی و زیاده گویی اشتباه گرفت و باید مهار و لگام کلام را در اختیار داشت و به اندازه و هنجار آن تازاند. همچنین باید کلام در شعر یا خطابه دارای نظم و نسقی باشند و طوری نباشند که جا به جا کردن اجزای شعر یا خطابه تأثیری در معنا و مفهوم آن نداشته باشد و فرقی نکند که کدام جزء را اوّل را بخوانیم کدام را بعد .

« هر خطابه و گفتار چون موجود زنده ای است که سر و تن و پا و به عبارت دیگر آغاز و میان و پایانی دارد و از این رو اجزای آن باید چنان به هم پیوسته باشند که با یکدیگر و با تمام خطابه سازگار باشند . 9

بنابراین اثر ادبی از دید سقراط باید متناسب و دارای ساختار موجود زنده باشد و اجزای آن با هم در هماهنگی و ترکیب ارگانیک باشد و کل واحد و منسجمی را تشکیل دهند .

- از دیدگاه سقراط یکی دیگر از ویژگی های لازم برای هر اثر ادبی ، اخلاقی بودن آن است . هنر باید پاک و نیک و شریف باشد و به پستی ها آلوده نشده باشد .

چون سقراط شعر و سخنوری را از منظر اخلاق می نگریسته و درباره ی ارزش آن ها بر مبنای ملاک ها و معیارهای اخلاقی حکم و داوری می کرده است . به همین دلیل ، هنری را که هدف نهایی آن فقط ایجاد لذّت و خوش آمدن باشد و در آن نشان از خیرخواهی و نیک خویی نباشد ، هنری بی فایده و نازیبا می شمرده است . سقراط شعر یا خطابه ای را که در آن ها سخنان کفرآمیز ، شرارت آمیز ، وقیحانه ، دور از شرم و گناه آلود به کار رفته باشد هنری مُضر ، زشت ، ننگین می شمرده و خالق آن را مستحقّ عقوبت و مجازات می دانسته است .

سقراط در رساله ی « فاید روس » بحث مفصّلی دارد درباره ی جاودانگی روح و مشاهده ی                 « حقیقت و زیبایی مطلق » در مسیر و سفر هزاران ساله خود ، پیش از ورود به کالبد انسانی و بر این باور است که از میان ارواحی که به دیدار حقیقت نائل می شوند ، گروهی کوچک که بیش از دیگران توفیق تماشا یافته اند در تن کسانی جای می گیرند که دوستداران دانش و جویندگان زیبایی خواهند شد و یا کمر به خدمت فرشتگان دانش و هنر خواهند بست و خدمتگزاران عشق خواهند گردید . 10

بنابراین از دید سقراط ، هنر و ادبیات ، اموری روحانی و مقدّس هستند و پردازندگان به آن ها نیز در حقیقت دیوانگانی هستند که دیوانگیشان باید دیوانگی خدایی ، تأیید شود .

اینان با دیدن زیبایی در این جهان ، زیبایی حقیقی را که در مسیر و سیاحت روحانی بیش از هبوط زمینی ، در آسمان ها و در ملازمت خدایان دیده اند به یاد می آورند . می خواهند به پرواز درآیند ولی در خود توان بال و پرواز نمی بینند . ناچار چون مرغی شکسته بال ، غرق در جنون و خواهش و حرمان به هنر روی می آورند و عشق به زیبایی را از طریق آن باز آفرینی و یادآوری می کنند .

- سقراط دو اصل اساسی را برای خلق سخن خوب چنین می داند :

« اصل نخست این است که سخنور جزئیّات کثیر و پراکنده را یک جا و با هم ببینند و بدین سان به صورتی واحد برسد تا هر گاه که درباره ی موضوعی سخن می گوید نخست موضوع سخن خویش را تعریف کند و برای شنونده روشن سازد که درباره ی چه چیز سخن خواهند گفت . اصل دوّم این که صورت واحد را به نحو درست به اجزای طبیعی آن تقسیم کند و هنگام تقسیم چون قصّابی نوآموخته قطعه ها را نشکند . 11

- سقراط خود را طرفدار روش جمع و تقسیم می داند « چه در سخن پردازی و نوشتن و چه در اندیشیدن ، و کلامی را خوش می دارد که بتواند در واحد ، جزئیات کثیر را ببیند و در جزئیات کثیر ، صورت واحد را و او چنین هنری را هنر « اهل دیالکتیک »[1] می نامد .

سقراط شعر را میوه ی غلبه بی خویشی ، ناهوشیاری ، پر از جذبه و وجد و سرشار از خلسه و خواب می داند و می گوید که برای القاء و الهام شعر و خنیا و ترانه باید شاعر ، سعادت برخورداری از چنین حالات و آفاتی را داشته باشند و گرنه بی بهره ازجذبه ی غیبی ، ساخته اش بی روح ، خشک ، صنعت گرانه ، عبارات پردازانه می شود و نه اثری خواهد داشت ، نه شور و حالی بر خواهد انگیخت ، نه ارزشی را دارا خواهد بود .

نگاه افلاطون به ادبیّات نگاهی کاملاٌ اخلاقی – اجتماعی است و نقد ادبی او نیز از همین دیدگاه یعنی برّرسی آثار اخلاقی – اجتماعی ادبیّات صورت گرفته است . او ادبیّات را در خدمت تهذیب اخلاقی و تعالی روحی فرد در اجتماع می خواهد و آن را تا آن جا قبول دارد که خدمتگزار و ابزار پیشرفت اخلاقی و معنوی انسان باشد نه بیشتر .

در جامعه ی آرمانی او که همان مدینه ی فاضله است ادبیات هیچ نقشی نمی تواند داشته باشد مگر نقش به کمال رساندن انسان ، شُستن آلودگی ها و پستی ها از ضمیر انسان ، زدودن زنگارها از روح و روان بشر ، آراستن او به اخلاقیّات شریف و والا . ادبیّاتی که بد آموزی دارد و روح و روان آدمی را مخصوصاً کودکان و جوانان را که تأثیرپذیرتر از بزرگسالان هستند ، آلوده می سازد ، ادبیّاتی که از خدایان چهره ای پست و شریر ارائه می دهد ، ادبیّاتی که انسان را تنبل و گمراه و پست بار می آورد ، ادبیّاتی که جز شر چیزی در  پی ندارد ، ادبیّاتی که با ایجاد ترس از مرگ و دنیای پس از مرگ باعث          می شود که جوانان ، بر اثر ترس از مرگ زندگی به هر صورت راحتی همراه با ننگ و خفّت شکست و تسلیم و تحقیر ، بر مرگ ترجیح می دهند و در جبهه های جنگ به جای جانفشانی ، ننگ فرار یا تسلیم را بپذیرند ، این گونه ادبیّات مذموم و ناپسند است و باید ممنوع باشد و از شرّ آن در جامعه جلوگیری شود .

جامعه ی آرمانی باید جلوی این گونه ادبیّات را بگیرد و به شدت مورد مراقبت و سانسور باشد و نباید به آثار ادبی با بار مضمونی و اخلاقی منفی ، علیرغم همه ی زیبایی ها و ارزش های هنری اجازه ی انتشار داده شود .

و در مجموع به ادبیّات تنها در چارچوب اخلاقیّات توجّه داشتند و از لحاظ عقلانی اهمیّت زیادی برای ادبیّات و شعر قائل نبودند و به همین دلیل به فکر هم نیفتادند که قوانین و اصولی برای ادبیات وضع و مشخص کنند و نقد ادبی آنها در کل نگاه کلّی نقدی اخلاقی و محافظه کارانه بود .

نقد ادبی در یونان باستان از دیدگاه ارسطو

ارسطو که با نگرش منطقی به پدیده ها ، همه چیز را قانونمند و نظم پذیر می دانست ، نخستین اندیشمندی بود که کوشید قوانین و اصول آفرینش ادبی را کشف و تدوین کند ، شناخت آفریده های ادبی را به قاعده و نظم در آورد و اُسلوب ها و موازینی برای سنجش و داوری آن ها ایجاد کند . به همین دلیل این آموزگار نخست را به حق باید بنیان گزار و پدر شیوه های منطقی نقد و نظریه پردازی ادبی دانست .

مهم ترین اثر به جا مانده از ارسطو در زمینه ی ادبیات و نقد ادبی رساله ی « فن شعر » است . البتّه ارسطو آثار دیگری نیز در زمینه ی نقد ادبی داشته که یا به طور کلی از بین رفته و یا تنها بخش ها بسیار ناچیز از آن بر جای مانده است مانند رساله هایی در باره ی شاعران و رساله هایی درباره ی ابداعات .

رساله ی« فنّ شعر » دارای بیست و شش بخش کوتاه است . چهار بخش نخست آن به تعریف شعر و شاعری می پردازد و درباره ی رابطه ی میان شعر و تقلید ، منشاء و انواع شعر و انواع تقلید بحث               می کند .

بخش پنجم مقدمه ای است بر سه موضوع کمدی ، تراژدی ، حماسه .

در بخش ششم تا بخش بیست و دوّم به تعریف تراژدی و مشخّصات آن می پردازد .

سه بخش از آخرین بخش های رساله ی ؟ « فن شعر » درباره ی حماسه است و در این سه بخش پس از برّرسی ناقص و کوتاهی درباره ی شعر حماسی ، به بررسی شعر حماسی هومرمی پردازد .

در آخرین فصل رساله نیز به مقایسه ی بین تراژدی و حماسه پرداخته و با استدلالی منطقی ثابت        می کند که تراژدی بر حماسه برتری دارد و از آن عالی تر است .

در یک فصل از رساله نیز به پاسخ گویی بعضی از اشکالات منتقدان اختصاص یافته و در آن ارسطو خطاهایی را که در فنّ شعر ممکن است روی دهد ، بررسی ، تجزیه و تحلیل کرده است .

یکی از انگیزه های اساسی ارسطو در نگارش رساله ی فنّ شعر ، پاسخ دادن به ایرادها و انتقادهایی بوده که افلاطون از دیدگاه اخلاق و دانش بر شعر و ادبیّات وارد کرده بود ، و ردّ شبهات مطرح شده از طرف او  بود .

افلاطون شعر را از جهت اخلاقی ، زیان آور و ویرانگر می دانست و از دیدگاه معرفت شناسانه ی آن را دور از حقیقت و فاقد ارزش علمی می پنداشت . او ارزش زیبایی شناسانه ی ادبیّات را در نظر نمی گرفت یا ناچیز و بی مقدار می شمرد و به جای آن از دیدگاه ارزش اخلاقی به ادبیّات نگاه می کرد .

از دید افلاطون ، شعر بسی از حقیقت دور است و اگر هم نشانی از معرفت در آن است ، پیوندش با معرفت حقیقی ، بسی سست است و از معرفتی مبهم و مه آلود سرچشمه می گیرد .

ارسطو برای پاسخ دادن به این شبهات و انتظارات ، رساله ی فنّ شعر را به رشته ی تحریر درآورد . از دید ارسطو ، ادبیّات ، اعم از نثر و نظم شعر ، همچون سایر هنرهای دیگر بر مبنای دو شالوده ی اصلی بنیان گرفته است یکی از این شالوده ها طبیعت تقلیدگر ذهن و روح انسان است و دیگری نیاز              طبیعی اش به توازن ، هماهنگی و ریتم است .

بنابراین ادبیّات در همه ی شکل های گوناگون خویش ، گونه ای فرآورده ی ذهنی است که از طبیعت مقلّد انسانی صاحب قریحه و خلّاق سرچشمه می گیرد و نیاز روحی او به هماهنگی و توازن را ارضا              می کند .

ارسطو بر این عقیده است که انسان به طور غریزی تقلید گر است و از تقلید ماهرانه ی صورت ها و سیرت ها لذت می برد . شاهد این دعوی اموری است که در عالم واقع جریان دارد . « چه موجوداتی که چشم انسان از دیدن آن ها ناراحت می شود ، اگر آن ها را خوب تصویر نمایند از مشاهده ی تصویر آن ها لذّت حاصل می شود » . 12

همچنین ارسطو گرایش به هماهنگی و توازن را در انسان سائقه ای طبیعی و غریزی می داند و معتقد است که ترکیب این دو گرایش طبیعی سبب پیدایش شعر و ادبیّات شده است .

پس چون غریزه ی تقلید و محاکات در نهاد ما طبیعی بود . چنان که ذوق آهنگ و ایقاع مانند تقلید جنبه طبیعی دارند ، کسانی که هم از آغاز امر در این گونه امور بیشتر استعداد داشتند اندک اندک پیشتر رفتند و به بدیهه گویی پرداختند و هم از بدیهه گویی آنها بود که شعر پدید آمد13 .

ارسطو بر این نظر است که تقلید انواع گوناگون دارد . از دید او تقلید ممکن است به صورت روایت موضوع از زبان دیگری باشد یا آن که موضوع را از زبان خود گوینده و بی دخالت شخص راوی نقل کند و یا ممکن است تمام اشخاص داستان را در حال حرکت و عمل تصویر نماید .

و همین تفاوت های موجود در انواع تقلید است که منجر به پیدایش انواع شعر شده است . آنگاه شعر بر وفق طبع و نهاد شاعران گوناگون گشت :

آن ها که طبع بلند داشتند افعال بزرگ و اعمال بزرگان را تصویر کرده اند و آنان که طبعشان پست و فرومایه بود به توصیف اعمال دونان و فرومایگان پرداختند14 .

این دسته ی آخرین ، هجویات را سرودند و آن دسته ی نخست ، به نظم سرودهای دینی و               ستایش ها دست زدند .

ارسطو عقیده دارد که تکامل هجو سُرایی منجر به پیدایش سبک و اوزان خاصی در ادبیّات شد که آن را اوزان « ایامبیک » [2]نامیدند و تکامل بعدی آن سبب پیدایش کمدی در ادبیّات شد و تکامل ستایش سرایی منجر به اوزان « هروپیک » شد که تکامل بعدی آن به پیدایش حماسه انجامید و سپس شاخه ای از حماسه سرایی به گونه ای خاص رشد کرد و به پیدایش تراژدی منجر شد .

چون تراژدی و کمدی پدید آمد ، شاعران هر یک بر وفق طبع و مذاق خویش یکی از این دو شیوه را پیش گرفتند بعضی ها به جای آن که شعر ایامبیک بسرایند ، سُراینده ی کمدی شوند و برخی به جای آنکه شعر هروبیک بگویند گوینده ی تراژدی گشتند15 .

ارسطو بر این اساس به این برداشت اساسی می رسد که شاعر بیشتر باید افسانه ساز باشد تا سازنده ی سخنان موزون و جوگیر ادبیّات ، افسانه سازی و قصّه پردازی است نه سخن سرایی و نظم پردازی .

در تألیف نیز شاعر باید در حد امکان وضع اشخاص و حرکات آن را پیش خود مجسّم کند چنان که بدبختی و نومیدی او بتواند حقیقتی جلوه کند .

و شاعر قادر و توانا کسی است که خود تا بیشترین حدّ اثر پذیر و دارای عواطف رقیق ، و زیر نفوذ عواطف و هیجانات واقعی باشد .

در جمع بندی نهایی باید رساله ی فنّ شعر ارسطو را نخستین رساله درباره ی ادبیّات و نقد ادبی دانست و ارسطو را معلم بزرگ فنّ نقد و نظریه پردازی ادبی به شمار آورد .

نقد ادبی در روم باستان

ادبیّات رومی از انتشار و گسترش تمدّن ، فرهنگ و ادبیّات یونانی در میان رومیان پدید آمد . رومیان پیش از آشنایی با یونانیان ، آشنایی چندانی با شعر و ادبیّات نداشتند و حتّی واژه ای ویژه برای نامگذاری شعر و ادبیّات در زبان آن ها موجود نبود . رومیان پیش از آنکه اهل ذوق و ادب و هنر باشند . مردان رزم و مبارزه و سیاست بودند و از فنون جنگ آوری و رقابت سیاسی بیشتر از فنون ادبی سر در می آوردند و به قول « ویرژیل » :

« رومیان برای هنر آفریده نشده بودند ، بلکه جهت سلطه و حکومت ساخته شده بودند ، از نظر آن ها هر گونه فعالیّت فکری و ذوقی ، تلف کردن وقت و هدر دادن عمر ، با ارزش بود .آن ها مردان کار و مکر و پیکار بودند و « کسانی را که شعر می گفتند ، خیال می بافتند ، یا به اندیشه های فلسفی و حکمت آمیز                 می پرداختند ، افرادی بیکاره ، لاابالی به حساب می آوردند »

آن ها حتّی خواندن و نوشتن را به معنای سرباز زدن از کار و تلاش و سازندگی و به عنوان نمودهایی از تن پروری و بیکارگی می دانستند و به همین دلیل ارزش چندانی برای هنر و ادبیات قائل نبودند .            « مارکوس کاتو » را شاید بتوان نخستین نظریه پرداز و منتقد ادبی و رومی شمرد . او از دلبستگان به سنّت های اصیل رومی بود . هجوم ادبی ، فلسفی ، علمی ، هنری و فرهنگی یونان به روم ایجاد دگرگونی های عمیق و گسترده ای در آداب و سنّت و روحیّات و تلقیّات و نگرش رومی در اثر این هجوم ، باعث نگرانی خاطر کاتو بود .

او نخستین نثر نویس بزرگ زبان لاتین بود . رساله ی مشهوری درباره ی فنّ خطابه نوشت و شیوه ی ناهموار و پُر از دست انداز خطابت روحی را بر روانی کسب آموزگاران فنّ بلاغت یونانی، توضیح می داد .

او به پسرش در این باره چنین نوشت :

« یونانیان مردمی سرکش و تبهکارند . از من بپذیر که چون ادبیات خویش را بر روم ارزانی دارند ، همه چیز را تباه خواهند کرد . »

« کاتو » را باید اصیل ترین نماینده ی فرهنگ و ادبیات خالص و ناب رومی دانست ، اندیشه ها و نظریات ادبی او درباره ی معیارها و موازین درست شعر ، نظم ، نثر و خطابه ، مکتب و تبدیل به آموزشگاهی بزرگ شد .  ( در آموزش و پرورش خطیبانی چون سیرون و شاعرانی چون هوراس و تاسیت ، پس از او پا به عرصه ی وجود گذاشتند .

 


[1]  (dialectic) کلمه ی یونانی که روش خاصّی از بحث و مناظره است که برای اوّلین بار سقراط حکیم آن را به کار برد .

[2]  (Iamb) – سیلاب نامؤکد به دنبالش یک سیلاب مؤکّد که از پنج ضرب تشکیل شده است .

 

فهرست مطالب

 

مقدّمه............................................................................................................................................................................. 1

اهمیّت تحقیق.......................................................................................................................................................... 2

اهداف تحقیق........................................................................................................................................................... 2

روش تحقیق.............................................................................................................................................................. 3

پیشینه ی تحقیق.................................................................................................................................................. 3

فصل اوّل : تعریف نقد

1-1 نقد چیست ؟.................................................................................................................................................. 4

2-1 نقد ادبی........................................................................................................................................................... 7

3-1 نقد ادبی ایران و جهان................................................................................................................................. 9

پی نوشت های فصل اوّل.................................................................................................................................. 19

فصل دوّم : معرّفی قیصر امین پور 

1-2 زندگی نامه ی قیصر امین پور................................................................................................................... 20

2-2 دوره ی اوّل شاعری قیصر ( دهه ی اوّل )............................................................................................. 23

3-2 دوره ی دوّم شاعری قیصر ( دهه ی دوّم )............................................................................................ 45

4-2 دوران سوّم شاعری قیصر ( دهه ی سوّم )............................................................................................ 53

5-2 دوران کمال شاعر.......................................................................................................................................... 59

6-2 اوضاع سیاسی و اجتماعی در دهه ی اوّل............................................................................................. 66

7-2 تأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی بر ادبیّات............................................................................................. 70

8-2 شعر مقاومت و ویژگی های آن ................................................................................................................ 74

9-2 قیصر و شعر مقاومت.................................................................................................................................... 81

10-2شعر آیینی و ویژگی های آن................................................................................................................... 87

11-2 قیصر و شعر آیینی.................................................................................................................................... 91

12-2 تحوّل در شعر قیصر................................................................................................................................... 98

13-2 تحوّل در قالب و فرم ( فضای بیرونی شعر )....................................................................................... 103

14-2 تحوّل در محتوا و مضمون ( فضای درونی شهر ).............................................................................. 112

پی نوشت های فصل دوّم................................................................................................................................. 123

فصل سوّم : ویژگی های سبکی شاعر

1-3 لغات و ترکیبات............................................................................................................................................. 124

2-3 کنایه ها و اصلاحات عامیانه در شعر....................................................................................................... 182

3-3 طنزهای با محتوا........................................................................................................................................... 199

4-3 گوناگونی موضوعات...................................................................................................................................... 210

5-3 مضمون بکر..................................................................................................................................................... 273

6-3 وزن ریتمیک در شعر................................................................................................................................... 279

7-3 استفاده از قالب های مُدرن........................................................................................................................ 283

8-3 استفاده از آیات و روایات............................................................................................................................. 290

9-3 نحوه ی نگرش............................................................................................................................................... 299

10-3 نوستالوژی در شعر قیصر.......................................................................................................................... 306

11-3 اگزیستانسیالیستی دینی در شعر قیصر............................................................................................... 315

12-3 عینیّت و ذهنیّت در شعر قیصر............................................................................................................. 322

پی نوشت های فصل سوّم............................................................................................................................... 328

فصل چهارم : صور خیال در شعر قیصر

1-4 استعاره و تشبیه در شعر قیصر.................................................................................................................. 329

2-4 تکرار در شعر قیصر....................................................................................................................................... 338

3-4 تکرار در مجموعه ی تنفّس صبح و در کوچه آفتاب.......................................................................... 338

4-4 تکرار در مجموعه ی آینه های ناگهان.................................................................................................... 342

5-4 تکرار در مجموعه ی گلهای........................................................................................................................ 353

6-4- تکرار در مجموعه ی دستور زبان عشق................................................................................................ 358

7-4 تکرار آوایی در شعر قیصر........................................................................................................................... 361

8-4 ایهام و لکنت آرایی ایهام در شعر قیصر.................................................................................................. 379

9-4 تضمین در شعر قیصر.................................................................................................................................. 389

10-4 عنصر رنگ آمیزی در شعر قیصر........................................................................................................... 397

پی نوشت های فصل چهارم........................................................................................................................... 418

فصل پنجم : مقایسه ی شعر قیصر با سهراب

1-5 سهراب سپهری.............................................................................................................................................. 419

2-5 اختلاف اساسی در محتوای شعر قیصر و سهراب................................................................................ 426

3-5 اشتراک اساسی در محتوای شعر قیصر و سهراب................................................................................ 437

4-5 مقایسه ی کاربرد وزن در اشعار سهراب و قیصر................................................................................... 441

5- 5 مشترکات در حوزه ی زبان قیصر و سهراب......................................................................................... 449

6-5 اشتراک مضامین در اشعار قیصر و معاصرانش...................................................................................... 453

پی نوشت های فصل پنجم............................................................................................................................. 464

نتیجه گیری............................................................................................................................................................... 465

فهرست

زندگی دکتر قیصر امین پور و تحوّلات اجتماعی در سه دهه ی شعر ایشان

 

 

پیوست ها 

چکیده ی انگلیسی پایان نامه 

 

چکیده

این مجموعه شامل مطالبی پیرامون زندگی دکتر قیصر امین پور و تحوّلات اجتماعی در سه دهه ی شعر ایشان ( 1364-1357 ) ، ( 1375-1364 ) ، ( 1385-1380 ) مورد بحث و برّرسی قرار گرفته است هدف از این تحقیق : شناخت افکار ایدئولوژیکی شاعر ، آشنایی با تعهّدات اخلاقی و اجتماعی ، مردم گرایی و انسان گرایی شاعر ، احتراز شاعر از گروه ها و دسته های دوره ای شناخت ، شخصیّت علمی و آکادمیک ایشان به عنوان استاد دانشگاه و نگاهی به بُعد روان شناسی شاعر در سرودن هر اثر می باشد .

روش تحقیق برای رسیدن به هدف مورد نظر ، گردآوری فیش ، مطالعات کتابخانه ای و کاربرد اینترنت همراه با روش توصیف و کاربرد می باشد .

طبق تحقیقات انجام شده قیصر شاعری هم درد است که از میان توده ی مردم ظهور می کند امّا هیچگاه توده ای نمی شود . قدرت اعتراض و شکایت شاعر و شیوه ی روایی گری او در رساندن اخبار جنگ                  شایسته ی تحسین است .

او خود فرزند جنگ بود و تنها دیده ها را می سُرود نه شنیده ها را .

او از ابتدا شاعر انقلاب و دفاع مقدّس بود و در میانه ی عمر تبدیل به شاعری از جنس مردم گشت و سرانجام به دنبال خویشتن خویش می گشت تا نیمه ی پنهای خویش را کشف و جوابی برای سؤال های فلسفی خویش بیاید و سرانجام از دور ، دستی بر آتش رساند و عارفی عاشق گونه در لباس عرفانی ظاهر شد . او بی تفاوت بود ، بی تفاوت به زر و زور ، بی تفاوت به ریاکاری و نمایش مردم و بی تفاوت به خودش .          آن زمان که خود را شناخت خود را به خدایش باخت و با هجرت از این دنیا ساخت .

 مقدّمه

به نام آن خدائی که شعور را در وجود انسان نهاد تا گوهر شعر را بیابد و آویزه ی وجود خویش نماید . هر آینه شعر و شاعری در میان جوامع مختلف مایه ی آرامش روح و روان است تا آنجا که شعرا را دنباله رو انبیاء معرّفی نموده اند .

اینک نیز با استعانت از خداوند متعال ، دستی از آستین بیرون آورده و گذری بر کوچه های شعر معاصر زده ایم ، کوچه هایی که چندی است با آب و جاروی احساسات و عواطف آراستگی خاصّی پیدا کرده است .

یکی از آراستگان ادبیّات معاصر دکتر قیصر امین پور است که سرآمد شاعران معاصر و نماینده ی ادبیّات دفاع مقدّس است در این کتاب سعی بر این است طبق ضرورت، چشم اندازی بر زیبایی شناسی ،                 روان شناسی ، جنبه های اخلاقی و اجتماعی شعر داشته باشیم تا پاسخی باشد برای نیازمندان شعر و ادب تا طَرفی بربندند و در راه نمانند .

به امید آن روز

  

طرحنامه ی تحقیق

الف ) اهمیّت تحقیق

تحقیقات انجام شده درباره ی دکتر قیصر امین پور آن اندازه حائز اهمیّت است که در ثبت وقایع اجتماعی و تاریخی سهم بزرگی را بر عهده می گیرد و تعهّدات شاعر را در موارد اشعار دفاع مقدّس و اشعار آیینی به اثبات می رساند و کمکی است برای دانش جویانی که در رشته ادبیّات به تدریس مشغولند تا شاید فضای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی شاعر را بهتر درک کرده ودانش آموزان نیز با این شاعر شهیر که کم و بیش در کتب دبیرستانی معرّفی می شود آشنایی لازم را پیدا نمایند و به درک بیشتر مضامین و محتوای شعری این شاعر پی ببرند .

 

ب ) هدف از تحقیق

شعر و ادبیّات از دیرباز در ممالک شرقی از اهمیّت والایی برخوردار بوده است امّآ آن شاعری ماندگار است که افکار والایی داشته باشد و برای دفاع از میهن و آرمان های اسلامی ، مایه گذاشته باشد . برخلاف اعتقادات گروهی از روشنفکران که قیصر را جزو گروههای خاصّی معرّفی کرده بودند ، با این تحقیق گرد و غبار این اتّهامات از دامن این شاعر پاک می گردد و مردمی تر نمود پیدا می کند .

زیرا او هم شاعر کودکان و نوجوانان است ، هم شاعر ولایی و آیینی و هم شاعر جبهه و جنگ بنابراین یکی از ماندگارترین چهره های شعر و ادبیّات معاصر می باشد .

 

ج ) روش شناسی تحقیق :

 روش تحقیق بر اساس : گردآوری فیش های اطّلاعاتی از منابع و مآخذ ، مجلّات علمی استفاده از کتابخانه ها ، کمک از اینترنت و بانک های اطّلاعاتی و درآخر روش توصیفی و کاربردی              می باشد .

 

د ) پیشینه ی تحقیق :

 تا آن جا که اطّلاعات و معلومات من اجازه می دهد این مقوله با کم و کیف و شیوه های خاصّی که در پیش گرفته شده است سابقه ندارد . هر چند مقاله های مختلفی درست بعد از درگذشت مرحوم قیصر امین پور ارائه شد امّا هر یک به بُعدی از ابعاد شخصیّتی ، افکاری ، محتوایی و فرمالیستی شعر او پرداخته بودند و همین اواخر دانشجوی مصری ، خانم امیره عبدالحکیم مصطفی ، عنوان پایان نامه ی خود را « جمالیّات الاداء الغوی فی شعر قیصر امین پور » و ترجمه المجموعه الشعریه ( یا نگاهی به گل ها همه آفتاب گردانند ) انتخاب کرده است که در دانشگاه منوفیه مصر مراحل پایانی تدوین را           می گذراند .

در ضمن رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مصر اخیراً در حال تمهید مقدّمات سفر علمی برای نویسنده ی این پایان نامه به ایران بودند تا از نزدیک با شخصیّت ادبی این شاعر گرانمایه و آثار ادبی او آشنا شود و بر غنای علمی رساله اش بیفزاید امّا متأسّفانه با در گذشت دکتر قیصر امین پور ، این نویسنده باید در آثار گرانقدر ایشان تفحّص نماید .

یکی دیگر از پژوهندگان این موضوع دانشجویی به نام شایسته دستخط گشتی می باشد که بر روی عنوان« اصالت زیبایی شناسی در اشعار قیصر » در مهر ماه 1383 کار کرده است امّا تا کنون بر روی جنبه های مختلف این شاعر تحقیقی صورت نگرفته است .

 

 

 

 

نقد چیست ؟

 نقد در نزد قدما با آن چه امروزه از آن استنباط می شود متفاوت است . در نزد قدما مراد از نقد معمولاً این بوده است که معایب اثری را بیان کنند و مثلاً در این که الفاظ آن چه وضعی دارند یا معنی آن بر گرفته از اثر دیگری است و به طور کلی از فراز و فرود لفط و معنی سخن می گفتند و این معنی از خود لغت نقد فهمیده می شود زیرا نقد جدا کردن سره از ناسره است . توضیح این که در ایّام باستان کلّاً دو نوع پول بود . پول نقره ( درم ) و پول طلا ( دینار ) گاهی در دنیا تقلّب می کردند و به آن مس می آمیختند و در این صورت عیار طلا پایین می آمد . در روزهای نخست تشخیص مس مخروج با طلا با چشم میسّر نبود . البتّه بعد از گذشت مدّتی ، مس اندک اندک سیاه می شد 1 چنان که حافظ فرموده است :

خوش بود گر محک تجربه آید به میان                       تا سیه روی شود هر که در اوغِش باشد

به سکّه ی تقلبی زر مغشوش و ناسره و امثال این می گفتند . چنانکه حافظ فرموده است :

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد                         آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

لذا در معامله های کلان ، زر را به صرّاف عرضه می کردند تا درجه ی خلوص زر را مشخص کند . در بازار صرّاف با محکی که به سکّه می زد درستی یا نادرستی آن را مشخص می کرد و عیار آن را             می سنجید . لذا در مقام تشبیه آثار ادبی را هم به طلا مانند کرده اند که ممکن است مغشوش باشد و نقّاد آن خالصی ها را با محک نقد ادبی مشخص می کند . بدین ترتیب چنان که اشاره شد کار منتقدان باستان بیشتر نشان دادن نقاط ضعف بوده است . جامی در سجه الابرار به منتقدان می گوید :

 

 

عیب جویی هنر خَود کردی                عیب نادیده یکی صد کردی

گاه بر راست کشی خط گزاف              گاه بر وزن زنی طعن رخاف

گاه بر قافیه کان معلول است                گاه بر لفظ که نامقبول است

گاه نابرده سوی معنی پی                             خرده گیری ز تعصّب بروی

در غرب باستان هم چنین بوده است «  فرهنگ وبستر »ذیلِ «criticism» می نویسد عمل نقّادی که معمولاً عیب جویی است . جالب این است که این واژه نیز در ارتباط criterion ( از اصل یونانی krinein به معنی سنجش است ) که به معنی محک است اما در دوران جدید نقد نقاط قوّت مطرح است . لذا منتقد ادبی می کوشد با تجزیه و تحلیل آن اثر ادبی ، اولّاً ساختار و معنی آن را برای خوانندگان روشن کنند و ثانیاً قوانینی را که باعث اعتلای آن اثر ادبی شده است توضیح دهد . لذا نقد ادبی از یک سو به کار گرفتن قوانین ادبی در توضیح اثر ادبی است و از سوی دیگر کشف آیین های تازه ی ممتازی است که در آن اثر مستقر است . (الیوت) نقد شناس معروف در مقاله ی سنّت و استعداد فردی می گوید : قوانین ادبی مجموعه ی بسته ای نیستند و تعبیر و تفسیر ما از آثار کهن ، مدام آن ها را دگرگون           می کند . 2

نقد ادبی کاری خلّاق است و گاه منتقد ادبی به اندازه ی صاحب اثر باید دارای ذوق و خلّاقیت باشد در حالی که نویسنده و شاعر ضرورتاً اهل فضل و آشنا به همه ی فوت و فن های علوم ادبی نیست حال آن که منتقد ادبی باید دقیقاً به علوم ادبی آشنا باشد تا از آن ها به عنوان ابزاری در تجزیه و تحلیل عوامل علّو آن اثر ادبی بهره گیرد .بدین ترتیب می توان به اهمیّت نقد ادبی در گسترش ادبیات و متعلّقات آن پی برد زیرا با نقد ادبی اوّلاً همواره ادبیات و علوم ادبی متحوّل و زنده می ماند زیرا منتقد در بررسی آثار والا از آن بخش از ابزارهای ادبی استفاده می کند که کار آمد است و خود به خود برخی از ابزارهای علمی و فنّی فرسوده از دور خارج می شوند و ثانیاً با بررسی آثار والا معاییر و ابزارهای جدیدی را کشف می کند و به ادبیّات کشور خود ارزانی می دارد . خوانندگان به کمک منتقدان ادبی معاییری به دست می آورند که آثار والا را بشناسند و بدین ترتیب به آثار سطحی وقعی ننهند و این باعث می شود که جریان فرهنگی و هنری و ادبی در مسیر درست خود حرکت کنند و صاحبان رأی و اندیشه و ذوق و نبوغ ، مقام           شایسته ی خود را باز یابند .

منتقد در تجزیه و تحلیل های خود علل برجستگی این آثار را برای مردم توضیح می دهد و در این صورت گویی غیر مستقیم به مردم می فهماند که چه آثاری فاقد ارزشند .

در کشورهایی که نقد ادبی رواج و اهمیّت بیشتری دارد ، وضع نویسنده و شاعر و نشر و مطبوعات و جریانات فرهنگی معمولاً بسامان است و معمولاً حق به حقدار می رسد و متعلّقات فرهنگی کمتر مجال سوء استفاده می یابند .

امروزه نقد ادبی چنان به سرعت در حال تغییر است که هر آینه بیم آن می رود که جای و نام خود را به نظام دیگری به نام « نظریه های ادبی » بدهد .

درباره ی نقد ادبی آن قدر سخن گفته اند که امروزه یکی از شاخه های مطالعات ادبی ، نقد شناسی و بحث در مورد خود نقد است . بنابراین می توان از نقد ادبی با توجه به تاریخچه اش انتظارات متعددی داشت : عیب اثری را گفتن ، اثری را وصف کردن ، تجزیه و تحلیل ادبی ، دیگر گونه خواندن اثری ، تأثیر خود را از اثری بیان کردن ، این انتظارات اوّلاً در هر دوره ای فرق می کند و ثانیاً بستگی به فلسفه یا سلیقه ی منتقد دارد .

مثلاً « میشل فوکو » در مقاله ی معروف « مؤلف چیست ؟ » نقد را چنین تعریف می کند :

« کار نقد ، آشکار ساختن مناسبات اثر با مؤلف نیست و نیز قصد ندارد تا از راه متون ، اندیشه یا تجربه ای را باز سازی کند بلکه می خواهد اثر را در ساختار ، معماری ، شکل ذوقی و بازی مناسبات درونی اش تحلیل کند.3

در این جا ، مسئله ای پیش می آید : اثر چیست ؟

نقد متغیّر ادبی انواعی دارد . کلام ادبی شبکه ای از روابط معنایی و لفظی بین کلمات و جملات است چه آگاهانه به وجود آمده باشد و چه ناآگاهانه . تفسیر ادبی در معنای قدیم توضیح این روابط لفظی و معنایی بین کلمات و جملات است امّا تفسیر ادبی جدید ( با عنایت به ساختار شکلی ) از هم گسیختن این روابط و ایجاد روابط دیگری است . لذا یک بار متن از حالت انجماد و تشکّل خارج و سیّال و ذوب  می شود و بار دیگر دوباره شکل می گیرد و منجمد می شود این شکل دوم که فهم دیگری است ممکن است با فهم اوّل یعنی تشکّلی که نویسنده ایجاد کرده است متفاوت باشد .

 

نقد ادبی

تعریف نقد : نقد در لغت به معنی « جدا کردن دینار و درهم سره از ناسره و تمیز دادن خوب از بد و بِهین چیزی برگزیدن است .

در اصطلاح ادب ، تشخیص محاسن و معایب سخن و نشان دادن بد و خوب اثر ادبی است .

اهمیّت و فایده ی نقد ادبی 

1- نقد ادبی امکان درک نکته های بدیع و لطیف آثار را فراهم می کند در نتیجه خواننده می تواند از مطالعه ی آثار ادبی بهره و لذّت ببرد .

2- ارزش واقعی آثار ادبی را آشکار می کند و مشخص می کند که رعایت چه قواعد و اصولی سبب شده تا اثری مورد قبول واقع شود و یا وجود چه عواملی سبب شده تا اثری مورد بی اعتنایی قرار گیرد .

3- نقد ادبی مانع از آن می شود که گزافه گویان و مدّعیان دروغین بتوانند آثار بی ارزش خود را به جویندگان و طالبان هنر عرضه کنند .

4- نقد ادبی ، وقتی مفید خواهد بود و ارزش و اهمیّت دارد که دور از شایبه ی اغراض باشد .

5- نقد ادبی ، گذشته از این که سازنده و دارای اهمّیت فراوان است گاهی خود نوعی آفرینش هنری نیز محسوب می شود 4.

حدود و امکان نقد ادبی 

نقد ادبی ، بررسی همه جانبه و کامل یک اثر ادبی است . گذشته از این اکتفا کردن به شکل ظاهری اثر یعنی توجه به نقد لغوی کافی نیست و منتقد می باید به بحث در باب جوهر و معنی و مضمون یک اثر ادبی نیز بپردازد ( نقد معنی ) و هدف و غرض خاص شاعر یا نویسنده را بازگو کند .

اغلب مردم ذوق را ملاک سنجش آثار ادبی دانسته اند و به همین دلیل است که غالباً در میان مردم در تعیین بهترین شاعر یا نویسنده اختلاف هست .

- منتقد باید با دید و وجدان علمی و دور از هر نظر شخصی و با میزان های منطقی و علمی به کار نقد و نقّادی بپردازد .

کامل ترین نوع نقد آن است که بر کامل ترین شناخت و جامع ترین دیده ها مبتنی باشد .

انواع نقد :5 

نقد ظاهری : نقدهایی که مربوط به شکل ظاهر و صورت های عینی یک اثر ادبی است مثل :           نقد لغوی ، نقد فنی ، نقد زیبایی شناسی .

نقد لغوی : برّرسی و ارزیابی کاربرد زبان و اصول و قواعد آن در یک اثر ادبی و مربوط به همه ی آثار ادبی است چه نظم و چه نثر .

نقد فنی : برّرسی و چگونگی کاربرد فنون بلاغی در شعر و نثر و میزان ارزش و اعتبار آن هاست .

نقد زیبایی شناسی : برّرسی جوهر هنر به دور از محتوای خاص آن است . ریشه و اساس این شیوه را در اروپا می توان در نظریه های « کالبریج » انگلیسی و « ادگار آلن پو » آمریکایی باید جستجو کرد .

نقد معنایی : نقدهایی که با محتوا و درون مایه اثر ادبی ارتباط دارد . مانند نقد اخلاقی ، نقد تاریخی ، نقد اجتماعی ، نقد روان شناسی .

نقد اخلاقی : که در آن ارزش های اخلاقی را اصل و ملاک نقّادی شمرده اند شاید از قدیمی ترین شیوه های نقد ادبی است . افلاطون در شعر و درام به تأثیر اخلاقی و اجتماعی اثر توجه می کند . ارسطو نیز معتقد است که هدف شعر ، خاصه تراژدی باید تصفیه و تزکیه ی نفس باشد . در اروپا ، اهل کلیسا در قرون وسطی شعر را به واسطه ی آنکه در خدمت اخلاق نبوده است غذای شیطان و مایه فساد و ظلالت می دانند .

نقد اجتماعی : عبارت است از نشان دادن ارتباط ادبیات با جامعه و تأثیر جامعه در ادبیّات و همچنین تأثیر ادبیات بر جامعه « میپولیت تن » از منتقدان مشهور نقد اجتماعی است و ادبیات را محصول سه عامل می داند : 1- زمان 2- محیط اجتماعی 3- نژاد .6

آثار شاعران زیر را می توان با شیوه ی نقد اجتماعی نقد کرد . فردوسی ، مولوی ، سنایی ، عطار که هر کدام به طرح مشکلات اجتماعی و اخلاقی زمان خود پرداخته اند .

نقد اجتماعی در دوره ی بیداری یعنی از اوان مشروطیت چه در شعر و چه در نثر رواج می یابد از شاعران و نویسندگان معروف این دوره می توان به ادیب الممالک فراهانی ، علّامه دهخدا ، ملک الشعرای بهار ، زین العابدین مراغه ای و ... اشاره کرد امروزه غالباً شعر و داستان و نمایش نامه را از دیدگاه نقد اجتماعی مورد برّرسی قرار می دهند و آن را از معتبرترین انواع نقد به شمار می آورند .

 

نقد ادبی ایران و جهان

سقراط نخستین منتقد ادبی است که اندیشه هایی از او در عرصه ی نقد ادبی به صورت مکتوب            به جا مانده است . البته همانند سایر اندیشه های فلسفی و حکیمانه ی سقراط اندیشه های او در زمینه ی نقد ادبی نیز به صورت مستقیم بلکه از طریق آثار افلاطون و تنگاتنگ در هم آمیخته و با افکار و اندیشه های او به ما رسیده است و برای ما به یادگار مانده است .

سه رساله ی دفاع سقراط ( آپولوژی ) ، عشق و زیبایی ( فاید روس ) و هنر راوی ( ایون ) مهم ترین آثار در زمینه ی نقد آرای ادبی و نقد آمیز سقراط هستند .

در رساله ی (آپولوژی) که شرح و دفاعیات سقراط در دادگاهی است که او را به مرگ محکوم کرد از قول سقراط چنین می خوانیم :

« پس از آن که از آزمودن مردان سیاسی فراغت یافتم به شاعران روی آوردم تا برخود روشن کنم که من از آنان نادان ترم . از اشعارشان قطعه هایی برگزیدم که با کوشش فراوان ساخته بودند و بهترین آثارشان به شمار می رفت خواستم تا معنی این شعرها را توضیح دهند تامن نیز چیزی بیاموزم . شرم دارم پاسخ آنان را بازگو کنم . همین قدر می گویم که همه ی حاضران بهتر از خود شاعر درباره ی آن شعرها سخن گفتند . بدین سان دریافتم که شاعران در شعر سرورن از دانایی مایه نمی گیرند بلکه آثارشان زاده ی استعداد طبیعی و جذبه ای است که گاه به گاه به آنان روی می آورد . درست مانند پیشگویان و سرودخوانان پرستشگاه ها ، که سخنان زیبا به زبان می آورند . بی آنکه معنی گفته های خود را بدانند . گذشته از این ، بدین نکته نیز پی بردم که شاعران چون شعر می سرایند ، گمان می برند که همه چیز را می دانند و حال آنکه هیچ چیز نمی دانند . 7

از این گفته ی منسوب به سقراط چنین بر می آید که اولین نیروی فهم ، نقد ، تفسیر شعر ، و         قریحه ی آفرینش شعر و به نظم در آوردن کلام ، تفاوت اساسی قائل بوده و بر این عقیده بوده که منتقد شعر می تواند از سراینده ی آن ، شعر را بهتر درک و نقد و تفسیر کند . و به دلیل اهمیّت تاریخی این نظر ، باید آن را سرچشمه و منشأ نقد ادبی در تاریخ ادبیات جهان دانست .

در یک نگاه کلّی باید گفت که از دید سقراط ، شعر و ادبیات حاصل نوعی حالت جذبه ، وجد ، خلسه و از خویش بی خویشی است . در چنین لحظاتی است که سروش غیبی شعر و تخیّلات شاعرانه را به شاعر ، سخنور ، یا ادیب که در حالت ناهشیاری بیدار – خواب است . گویی دارد در بیدرای رؤیا می بیند ، الهام می کند و او در دریافت این حالات و آفات ، اختیاری از خود ندارد . از این دیدگاه سقراط شاعری را نوعی دیوانگی و جنون می پندارد .

( البتّه جنونی شریف که هدیه ی خدایان به انسان است ) 8

به نظر سقراط شعر و سخنوری و نقّادی را نباید با لفاظّی و زیاده گویی اشتباه گرفت و باید مهار و لگام کلام را در اختیار داشت و به اندازه و هنجار آن تازاند. همچنین باید کلام در شعر یا خطابه دارای نظم و نسقی باشند و طوری نباشند که جا به جا کردن اجزای شعر یا خطابه تأثیری در معنا و مفهوم آن نداشته باشد و فرقی نکند که کدام جزء را اوّل را بخوانیم کدام را بعد .

« هر خطابه و گفتار چون موجود زنده ای است که سر و تن و پا و به عبارت دیگر آغاز و میان و پایانی دارد و از این رو اجزای آن باید چنان به هم پیوسته باشند که با یکدیگر و با تمام خطابه سازگار باشند . 9

بنابراین اثر ادبی از دید سقراط باید متناسب و دارای ساختار موجود زنده باشد و اجزای آن با هم در هماهنگی و ترکیب ارگانیک باشد و کل واحد و منسجمی را تشکیل دهند .

- از دیدگاه سقراط یکی دیگر از ویژگی های لازم برای هر اثر ادبی ، اخلاقی بودن آن است . هنر باید پاک و نیک و شریف باشد و به پستی ها آلوده نشده باشد .

چون سقراط شعر و سخنوری را از منظر اخلاق می نگریسته و درباره ی ارزش آن ها بر مبنای ملاک ها و معیارهای اخلاقی حکم و داوری می کرده است . به همین دلیل ، هنری را که هدف نهایی آن فقط ایجاد لذّت و خوش آمدن باشد و در آن نشان از خیرخواهی و نیک خویی نباشد ، هنری بی فایده و نازیبا می شمرده است . سقراط شعر یا خطابه ای را که در آن ها سخنان کفرآمیز ، شرارت آمیز ، وقیحانه ، دور از شرم و گناه آلود به کار رفته باشد هنری مُضر ، زشت ، ننگین می شمرده و خالق آن را مستحقّ عقوبت و مجازات می دانسته است .

سقراط در رساله ی « فاید روس » بحث مفصّلی دارد درباره ی جاودانگی روح و مشاهده ی                 « حقیقت و زیبایی مطلق » در مسیر و سفر هزاران ساله خود ، پیش از ورود به کالبد انسانی و بر این باور است که از میان ارواحی که به دیدار حقیقت نائل می شوند ، گروهی کوچک که بیش از دیگران توفیق تماشا یافته اند در تن کسانی جای می گیرند که دوستداران دانش و جویندگان زیبایی خواهند شد و یا کمر به خدمت فرشتگان دانش و هنر خواهند بست و خدمتگزاران عشق خواهند گردید . 10

بنابراین از دید سقراط ، هنر و ادبیات ، اموری روحانی و مقدّس هستند و پردازندگان به آن ها نیز در حقیقت دیوانگانی هستند که دیوانگیشان باید دیوانگی خدایی ، تأیید شود .

اینان با دیدن زیبایی در این جهان ، زیبایی حقیقی را که در مسیر و سیاحت روحانی بیش از هبوط زمینی ، در آسمان ها و در ملازمت خدایان دیده اند به یاد می آورند . می خواهند به پرواز درآیند ولی در خود توان بال و پرواز نمی بینند . ناچار چون مرغی شکسته بال ، غرق در جنون و خواهش و حرمان به هنر روی می آورند و عشق به زیبایی را از طریق آن باز آفرینی و یادآوری می کنند .

- سقراط دو اصل اساسی را برای خلق سخن خوب چنین می داند :

« اصل نخست این است که سخنور جزئیّات کثیر و پراکنده را یک جا و با هم ببینند و بدین سان به صورتی واحد برسد تا هر گاه که درباره ی موضوعی سخن می گوید نخست موضوع سخن خویش را تعریف کند و برای شنونده روشن سازد که درباره ی چه چیز سخن خواهند گفت . اصل دوّم این که صورت واحد را به نحو درست به اجزای طبیعی آن تقسیم کند و هنگام تقسیم چون قصّابی نوآموخته قطعه ها را نشکند . 11

- سقراط خود را طرفدار روش جمع و تقسیم می داند « چه در سخن پردازی و نوشتن و چه در اندیشیدن ، و کلامی را خوش می دارد که بتواند در واحد ، جزئیات کثیر را ببیند و در جزئیات کثیر ، صورت واحد را و او چنین هنری را هنر « اهل دیالکتیک »[1] می نامد .

سقراط شعر را میوه ی غلبه بی خویشی ، ناهوشیاری ، پر از جذبه و وجد و سرشار از خلسه و خواب می داند و می گوید که برای القاء و الهام شعر و خنیا و ترانه باید شاعر ، سعادت برخورداری از چنین حالات و آفاتی را داشته باشند و گرنه بی بهره ازجذبه ی غیبی ، ساخته اش بی روح ، خشک ، صنعت گرانه ، عبارات پردازانه می شود و نه اثری خواهد داشت ، نه شور و حالی بر خواهد انگیخت ، نه ارزشی را دارا خواهد بود .

نگاه افلاطون به ادبیّات نگاهی کاملاٌ اخلاقی – اجتماعی است و نقد ادبی او نیز از همین دیدگاه یعنی برّرسی آثار اخلاقی – اجتماعی ادبیّات صورت گرفته است . او ادبیّات را در خدمت تهذیب اخلاقی و تعالی روحی فرد در اجتماع می خواهد و آن را تا آن جا قبول دارد که خدمتگزار و ابزار پیشرفت اخلاقی و معنوی انسان باشد نه بیشتر .

در جامعه ی آرمانی او که همان مدینه ی فاضله است ادبیات هیچ نقشی نمی تواند داشته باشد مگر نقش به کمال رساندن انسان ، شُستن آلودگی ها و پستی ها از ضمیر انسان ، زدودن زنگارها از روح و روان بشر ، آراستن او به اخلاقیّات شریف و والا . ادبیّاتی که بد آموزی دارد و روح و روان آدمی را مخصوصاً کودکان و جوانان را که تأثیرپذیرتر از بزرگسالان هستند ، آلوده می سازد ، ادبیّاتی که از خدایان چهره ای پست و شریر ارائه می دهد ، ادبیّاتی که انسان را تنبل و گمراه و پست بار می آورد ، ادبیّاتی که جز شر چیزی در  پی ندارد ، ادبیّاتی که با ایجاد ترس از مرگ و دنیای پس از مرگ باعث          می شود که جوانان ، بر اثر ترس از مرگ زندگی به هر صورت راحتی همراه با ننگ و خفّت شکست و تسلیم و تحقیر ، بر مرگ ترجیح می دهند و در جبهه های جنگ به جای جانفشانی ، ننگ فرار یا تسلیم را بپذیرند ، این گونه ادبیّات مذموم و ناپسند است و باید ممنوع باشد و از شرّ آن در جامعه جلوگیری شود .

جامعه ی آرمانی باید جلوی این گونه ادبیّات را بگیرد و به شدت مورد مراقبت و سانسور باشد و نباید به آثار ادبی با بار مضمونی و اخلاقی منفی ، علیرغم همه ی زیبایی ها و ارزش های هنری اجازه ی انتشار داده شود .

و در مجموع به ادبیّات تنها در چارچوب اخلاقیّات توجّه داشتند و از لحاظ عقلانی اهمیّت زیادی برای ادبیّات و شعر قائل نبودند و به همین دلیل به فکر هم نیفتادند که قوانین و اصولی برای ادبیات وضع و مشخص کنند و نقد ادبی آنها در کل نگاه کلّی نقدی اخلاقی و محافظه کارانه بود .

نقد ادبی در یونان باستان از دیدگاه ارسطو

ارسطو که با نگرش منطقی به پدیده ها ، همه چیز را قانونمند و نظم پذیر می دانست ، نخستین اندیشمندی بود که کوشید قوانین و اصول آفرینش ادبی را کشف و تدوین کند ، شناخت آفریده های ادبی را به قاعده و نظم در آورد و اُسلوب ها و موازینی برای سنجش و داوری آن ها ایجاد کند . به همین دلیل این آموزگار نخست را به حق باید بنیان گزار و پدر شیوه های منطقی نقد و نظریه پردازی ادبی دانست .

مهم ترین اثر به جا مانده از ارسطو در زمینه ی ادبیات و نقد ادبی رساله ی « فن شعر » است . البتّه ارسطو آثار دیگری نیز در زمینه ی نقد ادبی داشته که یا به طور کلی از بین رفته و یا تنها بخش ها بسیار ناچیز از آن بر جای مانده است مانند رساله هایی در باره ی شاعران و رساله هایی درباره ی ابداعات .

رساله ی« فنّ شعر » دارای بیست و شش بخش کوتاه است . چهار بخش نخست آن به تعریف شعر و شاعری می پردازد و درباره ی رابطه ی میان شعر و تقلید ، منشاء و انواع شعر و انواع تقلید بحث               می کند .

بخش پنجم مقدمه ای است بر سه موضوع کمدی ، تراژدی ، حماسه .

در بخش ششم تا بخش بیست و دوّم به تعریف تراژدی و مشخّصات آن می پردازد .

سه بخش از آخرین بخش های رساله ی ؟ « فن شعر » درباره ی حماسه است و در این سه بخش پس از برّرسی ناقص و کوتاهی درباره ی شعر حماسی ، به بررسی شعر حماسی هومرمی پردازد .

در آخرین فصل رساله نیز به مقایسه ی بین تراژدی و حماسه پرداخته و با استدلالی منطقی ثابت        می کند که تراژدی بر حماسه برتری دارد و از آن عالی تر است .

در یک فصل از رساله نیز به پاسخ گویی بعضی از اشکالات منتقدان اختصاص یافته و در آن ارسطو خطاهایی را که در فنّ شعر ممکن است روی دهد ، بررسی ، تجزیه و تحلیل کرده است .

یکی از انگیزه های اساسی ارسطو در نگارش رساله ی فنّ شعر ، پاسخ دادن به ایرادها و انتقادهایی بوده که افلاطون از دیدگاه اخلاق و دانش بر شعر و ادبیّات وارد کرده بود ، و ردّ شبهات مطرح شده از طرف او  بود .

افلاطون شعر را از جهت اخلاقی ، زیان آور و ویرانگر می دانست و از دیدگاه معرفت شناسانه ی آن را دور از حقیقت و فاقد ارزش علمی می پنداشت . او ارزش زیبایی شناسانه ی ادبیّات را در نظر نمی گرفت یا ناچیز و بی مقدار می شمرد و به جای آن از دیدگاه ارزش اخلاقی به ادبیّات نگاه می کرد .

از دید افلاطون ، شعر بسی از حقیقت دور است و اگر هم نشانی از معرفت در آن است ، پیوندش با معرفت حقیقی ، بسی سست است و از معرفتی مبهم و مه آلود سرچشمه می گیرد .

ارسطو برای پاسخ دادن به این شبهات و انتظارات ، رساله ی فنّ شعر را به رشته ی تحریر درآورد . از دید ارسطو ، ادبیّات ، اعم از نثر و نظم شعر ، همچون سایر هنرهای دیگر بر مبنای دو شالوده ی اصلی بنیان گرفته است یکی از این شالوده ها طبیعت تقلیدگر ذهن و روح انسان است و دیگری نیاز              طبیعی اش به توازن ، هماهنگی و ریتم است .

بنابراین ادبیّات در همه ی شکل های گوناگون خویش ، گونه ای فرآورده ی ذهنی است که از طبیعت مقلّد انسانی صاحب قریحه و خلّاق سرچشمه می گیرد و نیاز روحی او به هماهنگی و توازن را ارضا              می کند .

ارسطو بر این عقیده است که انسان به طور غریزی تقلید گر است و از تقلید ماهرانه ی صورت ها و سیرت ها لذت می برد . شاهد این دعوی اموری است که در عالم واقع جریان دارد . « چه موجوداتی که چشم انسان از دیدن آن ها ناراحت می شود ، اگر آن ها را خوب تصویر نمایند از مشاهده ی تصویر آن ها لذّت حاصل می شود » . 12

همچنین ارسطو گرایش به هماهنگی و توازن را در انسان سائقه ای طبیعی و غریزی می داند و معتقد است که ترکیب این دو گرایش طبیعی سبب پیدایش شعر و ادبیّات شده است .

پس چون غریزه ی تقلید و محاکات در نهاد ما طبیعی بود . چنان که ذوق آهنگ و ایقاع مانند تقلید جنبه طبیعی دارند ، کسانی که هم از آغاز امر در این گونه امور بیشتر استعداد داشتند اندک اندک پیشتر رفتند و به بدیهه گویی پرداختند و هم از بدیهه گویی آنها بود که شعر پدید آمد13 .

ارسطو بر این نظر است که تقلید انواع گوناگون دارد . از دید او تقلید ممکن است به صورت روایت موضوع از زبان دیگری باشد یا آن که موضوع را از زبان خود گوینده و بی دخالت شخص راوی نقل کند و یا ممکن است تمام اشخاص داستان را در حال حرکت و عمل تصویر نماید .

و همین تفاوت های موجود در انواع تقلید است که منجر به پیدایش انواع شعر شده است . آنگاه شعر بر وفق طبع و نهاد شاعران گوناگون گشت :

آن ها که طبع بلند داشتند افعال بزرگ و اعمال بزرگان را تصویر کرده اند و آنان که طبعشان پست و فرومایه بود به توصیف اعمال دونان و فرومایگان پرداختند14 .

این دسته ی آخرین ، هجویات را سرودند و آن دسته ی نخست ، به نظم سرودهای دینی و               ستایش ها دست زدند .

ارسطو عقیده دارد که تکامل هجو سُرایی منجر به پیدایش سبک و اوزان خاصی در ادبیّات شد که آن را اوزان « ایامبیک » [2]نامیدند و تکامل بعدی آن سبب پیدایش کمدی در ادبیّات شد و تکامل ستایش سرایی منجر به اوزان « هروپیک » شد که تکامل بعدی آن به پیدایش حماسه انجامید و سپس شاخه ای از حماسه سرایی به گونه ای خاص رشد کرد و به پیدایش تراژدی منجر شد .

چون تراژدی و کمدی پدید آمد ، شاعران هر یک بر وفق طبع و مذاق خویش یکی از این دو شیوه را پیش گرفتند بعضی ها به جای آن که شعر ایامبیک بسرایند ، سُراینده ی کمدی شوند و برخی به جای آنکه شعر هروبیک بگویند گوینده ی تراژدی گشتند15 .

ارسطو بر این اساس به این برداشت اساسی می رسد که شاعر بیشتر باید افسانه ساز باشد تا سازنده ی سخنان موزون و جوگیر ادبیّات ، افسانه سازی و قصّه پردازی است نه سخن سرایی و نظم پردازی .

در تألیف نیز شاعر باید در حد امکان وضع اشخاص و حرکات آن را پیش خود مجسّم کند چنان که بدبختی و نومیدی او بتواند حقیقتی جلوه کند .

و شاعر قادر و توانا کسی است که خود تا بیشترین حدّ اثر پذیر و دارای عواطف رقیق ، و زیر نفوذ عواطف و هیجانات واقعی باشد .

در جمع بندی نهایی باید رساله ی فنّ شعر ارسطو را نخستین رساله درباره ی ادبیّات و نقد ادبی دانست و ارسطو را معلم بزرگ فنّ نقد و نظریه پردازی ادبی به شمار آورد .

نقد ادبی در روم باستان

ادبیّات رومی از انتشار و گسترش تمدّن ، فرهنگ و ادبیّات یونانی در میان رومیان پدید آمد . رومیان پیش از آشنایی با یونانیان ، آشنایی چندانی با شعر و ادبیّات نداشتند و حتّی واژه ای ویژه برای نامگذاری شعر و ادبیّات در زبان آن ها موجود نبود . رومیان پیش از آنکه اهل ذوق و ادب و هنر باشند . مردان رزم و مبارزه و سیاست بودند و از فنون جنگ آوری و رقابت سیاسی بیشتر از فنون ادبی سر در می آوردند و به قول « ویرژیل » :

« رومیان برای هنر آفریده نشده بودند ، بلکه جهت سلطه و حکومت ساخته شده بودند ، از نظر آن ها هر گونه فعالیّت فکری و ذوقی ، تلف کردن وقت و هدر دادن عمر ، با ارزش بود .آن ها مردان کار و مکر و پیکار بودند و « کسانی را که شعر می گفتند ، خیال می بافتند ، یا به اندیشه های فلسفی و حکمت آمیز                 می پرداختند ، افرادی بیکاره ، لاابالی به حساب می آوردند »

آن ها حتّی خواندن و نوشتن را به معنای سرباز زدن از کار و تلاش و سازندگی و به عنوان نمودهایی از تن پروری و بیکارگی می دانستند و به همین دلیل ارزش چندانی برای هنر و ادبیات قائل نبودند .            « مارکوس کاتو » را شاید بتوان نخستین نظریه پرداز و منتقد ادبی و رومی شمرد . او از دلبستگان به سنّت های اصیل رومی بود . هجوم ادبی ، فلسفی ، علمی ، هنری و فرهنگی یونان به روم ایجاد دگرگونی های عمیق و گسترده ای در آداب و سنّت و روحیّات و تلقیّات و نگرش رومی در اثر این هجوم ، باعث نگرانی خاطر کاتو بود .

او نخستین نثر نویس بزرگ زبان لاتین بود . رساله ی مشهوری درباره ی فنّ خطابه نوشت و شیوه ی ناهموار و پُر از دست انداز خطابت روحی را بر روانی کسب آموزگاران فنّ بلاغت یونانی، توضیح می داد .

او به پسرش در این باره چنین نوشت :

« یونانیان مردمی سرکش و تبهکارند . از من بپذیر که چون ادبیات خویش را بر روم ارزانی دارند ، همه چیز را تباه خواهند کرد . »

« کاتو » را باید اصیل ترین نماینده ی فرهنگ و ادبیات خالص و ناب رومی دانست ، اندیشه ها و نظریات ادبی او درباره ی معیارها و موازین درست شعر ، نظم ، نثر و خطابه ، مکتب و تبدیل به آموزشگاهی بزرگ شد .  ( در آموزش و پرورش خطیبانی چون سیرون و شاعرانی چون هوراس و تاسیت ، پس از او پا به عرصه ی وجود گذاشتند .

 


[1]  (dialectic) کلمه ی یونانی که روش خاصّی از بحث و مناظره است که برای اوّلین بار سقراط حکیم آن را به کار برد .

[2]  (Iamb) – سیلاب نامؤکد به دنبالش یک سیلاب مؤکّد که از پنج ضرب تشکیل شده است .

 

فهرست مطالب

 

مقدّمه............................................................................................................................................................................. 1

اهمیّت تحقیق.......................................................................................................................................................... 2

اهداف تحقیق........................................................................................................................................................... 2

روش تحقیق.............................................................................................................................................................. 3

پیشینه ی تحقیق.................................................................................................................................................. 3

فصل اوّل : تعریف نقد

1-1 نقد چیست ؟.................................................................................................................................................. 4

2-1 نقد ادبی........................................................................................................................................................... 7

3-1 نقد ادبی ایران و جهان................................................................................................................................. 9

پی نوشت های فصل اوّل.................................................................................................................................. 19

فصل دوّم : معرّفی قیصر امین پور 

1-2 زندگی نامه ی قیصر امین پور................................................................................................................... 20

2-2 دوره ی اوّل شاعری قیصر ( دهه ی اوّل )............................................................................................. 23

3-2 دوره ی دوّم شاعری قیصر ( دهه ی دوّم )............................................................................................ 45

4-2 دوران سوّم شاعری قیصر ( دهه ی سوّم )............................................................................................ 53

5-2 دوران کمال شاعر.......................................................................................................................................... 59

6-2 اوضاع سیاسی و اجتماعی در دهه ی اوّل............................................................................................. 66

7-2 تأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی بر ادبیّات............................................................................................. 70

8-2 شعر مقاومت و ویژگی های آن ................................................................................................................ 74

9-2 قیصر و شعر مقاومت.................................................................................................................................... 81

10-2شعر آیینی و ویژگی های آن................................................................................................................... 87

11-2 قیصر و شعر آیینی.................................................................................................................................... 91

12-2 تحوّل در شعر قیصر................................................................................................................................... 98

13-2 تحوّل در قالب و فرم ( فضای بیرونی شعر )....................................................................................... 103

14-2 تحوّل در محتوا و مضمون ( فضای درونی شهر ).............................................................................. 112

پی نوشت های فصل دوّم................................................................................................................................. 123

فصل سوّم : ویژگی های سبکی شاعر

1-3 لغات و ترکیبات............................................................................................................................................. 124

2-3 کنایه ها و اصلاحات عامیانه در شعر....................................................................................................... 182

3-3 طنزهای با محتوا........................................................................................................................................... 199

4-3 گوناگونی موضوعات...................................................................................................................................... 210

5-3 مضمون بکر..................................................................................................................................................... 273

6-3 وزن ریتمیک در شعر................................................................................................................................... 279

7-3 استفاده از قالب های مُدرن........................................................................................................................ 283

8-3 استفاده از آیات و روایات............................................................................................................................. 290

9-3 نحوه ی نگرش............................................................................................................................................... 299

10-3 نوستالوژی در شعر قیصر.......................................................................................................................... 306

11-3 اگزیستانسیالیستی دینی در شعر قیصر............................................................................................... 315

12-3 عینیّت و ذهنیّت در شعر قیصر............................................................................................................. 322

پی نوشت های فصل سوّم............................................................................................................................... 328

فصل چهارم : صور خیال در شعر قیصر

1-4 استعاره و تشبیه در شعر قیصر.................................................................................................................. 329

2-4 تکرار در شعر قیصر....................................................................................................................................... 338

3-4 تکرار در مجموعه ی تنفّس صبح و در کوچه آفتاب.......................................................................... 338

4-4 تکرار در مجموعه ی آینه های ناگهان.................................................................................................... 342

5-4 تکرار در مجموعه ی گلهای........................................................................................................................ 353

6-4- تکرار در مجموعه ی دستور زبان عشق................................................................................................ 358

7-4 تکرار آوایی در شعر قیصر........................................................................................................................... 361

8-4 ایهام و لکنت آرایی ایهام در شعر قیصر.................................................................................................. 379

9-4 تضمین در شعر قیصر.................................................................................................................................. 389

10-4 عنصر رنگ آمیزی در شعر قیصر........................................................................................................... 397

پی نوشت های فصل چهارم........................................................................................................................... 418

فصل پنجم : مقایسه ی شعر قیصر با سهراب

1-5 سهراب سپهری.............................................................................................................................................. 419

2-5 اختلاف اساسی در محتوای شعر قیصر و سهراب................................................................................ 426

3-5 اشتراک اساسی در محتوای شعر قیصر و سهراب................................................................................ 437

4-5 مقایسه ی کاربرد وزن در اشعار سهراب و قیصر................................................................................... 441

5- 5 مشترکات در حوزه ی زبان قیصر و سهراب......................................................................................... 449

6-5 اشتراک مضامین در اشعار قیصر و معاصرانش...................................................................................... 453

پی نوشت های فصل پنجم............................................................................................................................. 464

نتیجه گیری............................................................................................................................................................... 465

فهرست منابع ......................................................................................................................................................... 466

فهرست مقاله ها.................................................................................................................................................... 468

 

منابع ......................................................................................................................................................... 466

فهرست مقاله ها.................................................................................................................................................... 468

 

دانلود زندگی دکتر قیصر امین پور و تحولات اجتماعی در سه دهه شعر ایشان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۳۵
رشید رهاوی


مقاله شعر فارسی دری در سه دهه پیشین افغانستان

مقاله شعر فارسی دری در سه دهه پیشین افغانستان

دانلود مقاله شعر فارسی دری در سه دهه پیشین افغانستان

شعر فارسی دری در سه دهه پیشین افغانستان
اخشیج
قران
عشق
ازادی
قصیده
غزل
ترانه
نیمایی
شعر فارسی
دوران جنگ
حوزه دورن کشور
حوزه بیرون کشور
جهانبینی قرانی
اسطوره قرانی
عرفان
عشق
دانلود 
دانلود مقاله 
دانلود پایان نامه
دانلود تحقیق
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 21 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 17

*مقاله شعر فارسی دری در سه دهه پیشین افغانستان*

 

 

 

     شعر فارسی دری از آغاز تا هنوز گرویده ء سه آخشیج درخشان ( قرآن ـ عشق ـ آزادی), بوده است و شاعران این پهنه با شگردها و شیوه های گونه گون در کاربرد آنها پرداخته اند .

     از دوران حنظلهء بادغیسی تا سخنوران امروزی , همه گان به گونه یی گراینده و گرویدهء همین آخشیجان گوهرین بوده وبر روی همینها پنجرهء اندیشه را برگشوده و ترانه و قصیده و غزل تا نیمایی و سپید , بسیار و بیشمار سروده اند .

     رویکرد چشمگیر شاعران و سخنوران سه دههء پسین افغانستان به :قرآن ـ عشق ـ آزادی , هرچند شالودهء شعرکهن فارسی را باخود دارد , مگر رخدادها و دیگرگونیهای سالهای پسین درکشور , انگیزه های بنیادین را برای این گرایش فراهم آورده است .

     کودتای 7 ثور 1357 خورشیدی و به دنبال آن یورش ارتش سرخ به افغانستان , فروپاشی رژیم کمونیستی در 8 ثور 1371 و داغ شدن درگیریهای گروهی مجاهدین , یورش از جنوب و چیره گشتن طالبان بربیشترین بخشهای کشور, تافرودآمدن چتربازان امریکا و انگلیس و  سربازان نیروی آرامش جهانی , همه و همه گان در گرایش سخنوران به قرآن و عشق و آزادی , انگیزه های بنیادین بوده اند .

        شعر دوران جنگ افغانستان درچندین دیار دور از هم جان گرفت و به بالنده گی رسید که حوزه های آنرا میتوان به گونهء زیرین بخشبندی نمود .

1 ـ حوزهء درون کشور:

                            الف ـ در پهنهء فرمانروایی رژیم

                             ب ـ  بیرون از پهنهء فرمانروایی رژیم ( سنگرها )

2 ـ حوزه های بیرون از کشور :

                             الف ـ حوزهء ایران

                              ب ـ حوزهء پاکستان

                              ج ـ  حوزهء باخترزمین ( غرب )

     برای شناختن و پی بردن به چند وچون این پندار , اینک رازمندیها و انگیزه های آنها را تک تک به بررسی میگیریم :

قرآن , پرورشگاه پندار و اندیشه  

     شعر فارسی دری همانگونه که در پار و پرار, نمودار داستانها و اسطوره های قرآنی بوده و بربنیاد گفته یی ( قرآن در زبان پهلوی ) سروده شده است ,در روزگار امروزین نیز این درونمایه را در خود سرشته دارد و فروغ سپهرینهء آن در سروده های سخنوران بیشمار , درخشش یافته است .

     قرآنگرایی در سرود وسخن سه دههء پسین افغانستان , بیشترینه به دوگونهء زیرین بوده است:

   ـ جهانبینی قرآنی :

برمسند اجلال کسانی که نشستند

پیمان تو و عهد خاوند شکستند

میثثاق به اهل ستم و کفر ببستند

با غیر ببستند و ز احباب گسستند

                                ازیار بریدند و ببستند به اغیار

  ـ پیوستن به داستانها و اسطوره های قرآنی  :

پایانهء راه دورم اینجاست

موسایم و کوه طورم اینجاست

عشقخدا یاخدایی عشق

     عشقخدایی یکی از ویژه گیهای شعر سه دهء پسین افغانستان را میسازد . این یادگار همیشه ماندگار براین گنبد دوار , همچنان بردل و جان عاشقان امروزگار فرمانروایی داشته است و هرکشش و کوشش دیگر دربرابر آن فروکشته مانده و هرگرفتاریی دیگر درکنار آن رنگ باخته است.

     پیدایش عشق در فرهنگ فارسی دری از همان نخست ها به دورشته پیوند داشته است :

1ـ عرفان و عشقخدایی

چون:      ای عشق مقدس الهی  ـ  ای نور حضور ماه و ماهی

             ای حکمروای ملک دلها  ـ   ای رونق تاج و تخت شاهی

             درپیشگهء تو نیست ای عشق  ـ  جز داغ , چراغ عذرخواهی

             ازعشق گریز نیست مارا  ـ   این است گناه بیگناهی

2 ـ بشرگرایی یا عشق زمینی

چون :

              چون موج شط عشق چه بیتاب آمدی

               با آیه های نور , سحرتاب آمدی

               درچشمها شکوفهء ناز بهار عشق

               دردستهات سورهء مهتاب آمدی

    

آزادی , حنجرهء کبود نه ! گفتنها

     از آن پس که کششهای اهریمنی ستیزه خویا ن , و کشورکشایان و جهانسوزان اوج میگیرد  مردمان ناتوان درسرزمینهایشان زیر هجوم جهانخواران می افتند , آزادی در پهنهء گستردهء گروهی رخ مینماید و کشورها برای رهایی از ستم جهانخواران , به نبرد میپردازند و آزادی درجای آرمان بزرگ میهنی درمی آید .

     سخنوران آزادهء افغانستان ـ پس ازچیره گشتن لشکر سرخ برسرزمین شان ـ آزادی را خواستار میشوند و در راه به دست آوردن آن میرزمند و آنرا به نام آرمان بزرگ میهنی میستایند :

گردآوارهء خورشیدسوار , آزادی

تپش خون به رگ روح رهار , آزادی

بال پرواز غروری , سفر معراجی

برفراز فلقی آینه دار ,آزادی  

     سرانجام سخن اینکه ( قرآن و عشق وآزادی ) سه آخشیج گوهرین شعر سه دههء پسین افغانستان را میسازند , و دیوانهای سخنوران پارسی گوی این دوره انباشته از اینهاست .

 

1ـ جهانبینی قرآنی

     سخنوران دارای جهانبینی قرآنی , نه تنها در سرودپردازی , که در همه زمینه های زنده گی قرآن را پشتوانهء اندیشه ء خود داشته اند و به فرمان ها و پرهیزها و رهنمودهای آن باور استوار داشته اند .  این گروه از سخنوران بیشترینه در بیرون از قلمرو رژیم کمونیستی به سر میبردند , یا در سنگرهای جهاد ومقاومت جایگزین بودند , و یا هم با اندیشه های دولتمردان کمونیست و یاران یورشگر آنان ناسازگار بودند .

    این گروه از شاعران  که از سخنوران به نام رسیده  و نوخاسته در حوزه های فرهنگی چند گانه پدید آمده اند , ویژه گیهای فرهنگ حوزه یی  در سروده شایشان خیلی روشن  نمودار است  .

     درپیشاپیش شاعران مقاومت سخنور فرزانه روانشاد خلیل الله خلیلی جای دارد که از آغاز جهاد با جنبش آزادیبخش مردم افغانستان همگام بوده است .   گزینه های شعری ( ماتمسرا , درسایه های خیبر و اشکها وخونها ) او در بسا جایها با جهانبینی قرآنی آذین گردیده است :

 

برمسند اجلال کسانی که نشستند

پیمان تو و عهد خداوند شکستند

میثاق به اهل ستم و کر ببستند

باغیر ببستند و زاحباب گسستند

                                  از یار بریدند و ببستند به اغیار

                                                                        (  1 )

که اندیشهء این سرودهء خلیلی یادآور آیه (144) سوره (النسا ) وآیهء ( 28) سورهء ( آل عمران ) است .

     به همینگونه هنگامی که خلیلی را داغ ودریغ سرزمینش درتهء ساتور ستمباره گان , به ستوه می آورد , سازمانهای جهانی را غوغاگران بیهودهء غارتگران میپندارد و گلایه های خود را اینگونه رنگ و بوی قرآنی میبخشد :

بردر آن نقش , به ارقام زر

خانهء تامین حقوق بشر

 حامی پیمان شکنان گشت حیف

مدفن آمال جهان گشت حیف

اصل مساوات دروغی دگر

قصهءبی فرو فروغی دگر

اصل مساوات اگر هست راست

پس سخن شرقی و غربی چراست

نسبت انسان به جنوب وشمال

نیست نمایانگر نقص و کمال

داشتن رنگ سپید و سیاه

کار خدایست , نباشد گناه

دانلود مقاله شعر فارسی دری در سه دهه پیشین افغانستان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۳۴
رشید رهاوی


مقاله انواع ادبی وشعر فارسی

مقاله انواع ادبی وشعر فارسی

دانلود مقاله انواع ادبی وشعر فارسی

انواع ادبی وشعر فارسی
شفیعی کدکنی
مجله خرد و کوشش
نقد ادبی
ادبیات معاصر
ناقدان اروپایی 
ارسطو
ادبیات شرق
ادبیات عرب
دانلود
دانلود مقاله 
دانلود تحقیق
دانلود پایان نامه
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
*مقاله انواع ادبی وشعر فارسی*

انواع ادبی و شعر فارسی

دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی

اشاره

استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در سال 1350 در جمع دانشجویان دانشسرای عالی پیرامون مبحث « انواع ادبی» به بحث پرداختند که در مجلة خرد و کوشش از انتشارات دانشگاه شیراز ، به چاپ رسید؛ عدم دسترسی برخی همکاران ما به این مقالة استادانه که برای نخستین بار طرح و پیرامون آن بحث شده است ما را بر آن داشت که بی هیچ تغییری با کسب اجازه از محضرشان عین مقاله را درج کنیم. (رشد ادب فارسی)

نقد و داوری دربارة آثار ادبی زبان فارسی، دشوار است؛ زیرا در ایران سنت نقد و بررسی وجود نداشته است. برای رسیدن به مرحلة نقد درست ناگزیریم از پذیرفتن بسیاری از راه و رسمهای نقد ادبی که در زبانهای دیگر رواج دارد. ما امروز در مرحلة اقتباس هستیم تا برسیم به مرحله‌ای که از خود نیز ملاکهای نقد و بررسی به وجود آوریم. بهترین ناقد روزگار ما کسی است که بتواند آرای منتقدان اروپایی را به درستی با آثار ادبی فارسی تطبیق دهد. آنها که دست اندر کار مطالعة آثار معاصرانند نیک می‌دانند که هنوز از نعمت چنین منتقدی برخوردار نشده ایم؛ زیرا ناقدانی که با موازین نقد اروپایی آشنایی دارند، زبان فارسی و ریزه‌کاری های ادب ملی خود را نمی‌شناسند و آنها که بیش و کم آثار ادبی زبان فارسی را به دقت خوانده‌اند و فهمیده‌اند، یا به موازین نقد فرنگی دسترسی ندارند، یا این که خود را از آن موازین بی‌نیاز می‌دانند. دستة معدودی هستند که نقص این کار را دریافته‌اند و راه را منحصر در این می‌دانند که آنچه از موازین نقد و بلاغت اروپایی، کلیت و شمول دارد، باید به فارسی درآید و کوشش شود که بر نهاد آن آثار، ادبیات قدیم و جدید ما سنجیده شود . داوری دربارة آثار ادبی معاصر ما ، آسان‌تر است زیرا این گونه آثار، تشابهاتی با آثار ادبی غرب دارند و به خوبی می‌توان بسیاری از آرای ناقدان فرنگ را در باب آثار معاصر خودشان، بر آثار ادبی معاصر ایران انطباق داد. اما این عمل در مورد آثار ادبی قدیم ما دشوار است. زیرا شرایط تاریخی و اجتماعی پیدایش آن آثار با شرایط اجتماعی و تاریخی آثار ادبی اروپا، کاملا متفاوت است و پیاده کردن موازین زیباشناسی و نقد اروپایی در مورد آن آثار باید با احتیاط کامل و بابصیرت فراوان انجام گیرد. بسیاری از اصطلاحات نقد ادبی اروپایی فقط و فقط در مورد آثار ادبی ملل اروپایی قابل انطباق است و بعضی دیگر با اندکی تغییر و توسع می‌تواند بر آثار ادبی ملل شرقی و اسلامی نیز منطبق شود. با تغییرات و دگرگونی هایی که در محیط ادبی ایران به وجود آمده است، قسمت بیشتری از حرفهای منتقدان اروپایی را در باب آثار معاصر می‌توان پذیرفت.

دانلود مقاله انواع ادبی وشعر فارسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۳۴
رشید رهاوی